سارا رضائی
سارا رضائی
خواندن ۶ دقیقه·۲ روز پیش

روایتی از مواجهه با کتاب اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم اثر محمدمهدی اردبیلی

سال گذشته در اواسط تیرماه بود که به واسطه دنبال کردن درسگفتارهای پدیدارشناسی روح هگل، چشمم به عنوان کتاب محمد اردبیلی در وبسایتش خورد. عنوان کتاب ترغیبم کرد تا قسمت پروبلماتیک را تورق کنم.

https://ardebily.com/%d8%aa%d9%81%d8%b3%db%8c%d8%b1-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d8%af%db%8c-%d9%be%d8%af%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%ad-%d9%87%da%af%d9%84/

چند ماه قبل قصد نوشتن مطلبی درباره‌ی آن را داشتم، اما صبر کردم تا حداقل تمرینات عملی انتهای کتاب نیز تجربه شود تا بتوانم روایتی منصفانه و انضمامی‌تری نسبت به آن داشته باشم.


«خورندگی اسید نیهیلیسم» چند سالی است ستون‌های فکری جامعه ما را دچار خوردگی کرده است. هر نظرگاهی از منظر پروبلماتیکی که در زندگی با آنها مواجه شده اثر را می خواند و با آن روبرو می‌شود. برای من با توجه به تجربه فعالیت اجتماعی در حوزه کودکان و زنان در قالب نهادهای مدنی چون جمعیت امام علی، مسئله موجه بودن کنشگری و معنابخشی به زندگی بسیار اهمیت دارد و در عین حال اینکه آدمی بتواند معیار موجه غیرصلبی برای کنش اخلاقی برگزید. در زمانه‌ای که بی‌معنایی می‌رود تا هر نوع فعالیت معنابخش به زندگی را ببلعد لازم است تأمل کنیم و عمیق‌تر نگاه کنیم. غلبه سرسام آور مصرف‌گرایی و سرمایه داری به عنوان پروردگار مسلط دنیای امروز ما، در تلاش است تا با آپاراتوس‌های ایدئولوژیک فرهنگی با به حداکثر رساندن لذت (نوعی زندگی هدونیستی) حواس ما را از شنیدن مستمر ناقوس نیهیلیسم و مخمصه ای که در آن قرار داریم پرت کند.

«ما از حیث معرفتی-ارزشی-زیستی در بی‌معناترین و بی‌دفاع‌ترین دوران حیات بشر به سر می‌بریم». خیلی وقتها بسیاری از ما در میدان کنشگری، در کنار رنج انسان، با دیدن دستان پینه بسته کودکان زباله‌گرد، لمس تاول‌های دستان کودکان کار اسفند دودکن، شنیدن روایت کودک‌همسری که کارگر جنسی شده، خود را در قامت شوریده سر نیچه دیدیم. فریاد می زدیم "خدا را می جویم! خدا کجاست؟ ما او را کشته‌ایم. چگونه چنین کردیم؟ زمین اکنون به کدام سو در حرکت است؟ ما به کدام سو در حرکتیم؟ آیا از تمام خورشیدها دور می شویم؟ آیا دائما در حال سقوط نیستیم؟"

کتاب از سطح "تجربه شخصی" می‌آغازد، اما در عین حال ماهیت اجتماعی و بیناسوژگانی شخص را در نظر دارد. حفظ ماهیت بیناسوژگانی از نظر من یکی از وجوه ممیزه نسبت به رویکردهای فعلی در مواجهه با نیهیلیسم چون اگزیستانسیالیسم است؛ به باور من در دنیای امروز اگزیستانسیالیسم نیز در مسیر مبارزه برای معنابخشی به زندگی تا حدودی اثرگذار واقع شده است و برای من در سطح فردی پاسخ‌های موثری به همراه داشته (گرچه پاره‌ای از رویکردهای آن ناموجه به نظر می‌رسد)، اما بی‌اعتنایی آن به سطوح بینافردی و تمرکز صرف بر سطح فردی از نقاط ضعف آن محسوب می‌شود.

اثر با اپوخه کردن همه پیش فرض‌ها و مبناها و بر اساس اینکه چیزی که میدانیم این است که تجربه‌ای تجربه می‌شود آغاز می‌کند، با مبانی شروع می‌کند، به سویه‌های آنتولوژیکی و متافیزیکی نظر دارد و نظام تمثیلات را با استفاده از مفهوم پلاستیسیته کاترین مالابو و منطق آلیاژی عرضه کرده و نوعی هستی‌شناسی ایدئالیستی پویشی پلاستیک را ارائه می‌کند. به باور نویسنده – که به روشنی وام‌دار رویکرد هگلی است- بدون وجود وجه انضمامی، موجه بودن مسئله خدشه‌دار می‌شود و از سوی دیگر بدون مبانی انتزاعی، پاسخی مستدل و منطقی به مسئله نخواهیم داشت. این کتاب در مقام تأسیس نوعی مبارزه برای معنابخشی به زندگی است؛ و در عین پذیرش "برساخته بودن سوژه و فقدان شرایط برابر طبیعی-تمدنی" برای انسان ها، شرط امکان این مبارزه را یک "تصمیم" می‌داند:

«تصمیمی برای زیستن معنادار و موجه ورای چرخه میل و پرداخت هزینه این تصمیم، در عین پذیرش نیهیلیسم.»

مبارزه‌ای که این اثر در نظر دارد، نه مبارزه با ایدئولوژی، دین، نظام سیاسی یا نظریه‌ای علمی، بلکه بر اساس نوشتار کتاب «مبارزه‌ای نظری و عملی علیه هر اسطوره‌پردازی فریبکارانه و غیرانتقادی، ....، حتی علیه برداشت‌های جزمی از اسطوره‌های آرمانی انسان، مانند عدالت، آزادی و حقیقت» است.

مفهوم ترصد در فصل اول کتاب توجه من را به خود جلب کرد. پیشتر مسئله کالبدبخشی به ایده‌ها ذهن من را به خود مشغول کرده بود. ما در مواجهه با چالش های سیاسی-اجتماعی بیشتر انرژی و تمرکز را بر روی سویه سلبی مسئله می‌گذاریم. انگشت شمار زمان‌هایی در طول تاریخ یک تمدن پیش می‌آید که نسبت-نیروهای جامعه شرایط را برای تغییر فراهم می‌کند؛ کایروس، لحظه‌ای در مقام زمانی دیگرگونه. در این زمان‌ها مهم است که ما ایده‌هایی انضمامی برای جان‌بخشی به آن کالبد مهیا داشته باشیم، اما باید صبور بود، به قول سایه شمار گام عمر ما مسنج. پس باید در نظر داشته باشیم که وضعیت فعلی «لزوم یافتن نوعی راه سوم را ایجاب می‌کند: یعنی اینکه بتوان در عین حفظ آگاهی و آمادگی، در سکوت مترصد ماند برای عمل قاطعانه؛ گوش‌ها را تیز کرد؛ آنجا که تاریکی مطلق است....».

https://ardebily.com/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%db%80-%d9%86%db%8c%d9%87%db%8c%d9%84%db%8c%d8%b3%d9%85/


در خصوص تمرین‌های عملی، حقیقت این است که من با دیده تردید تمرینات را آغاز کردم. تجربیات قبلی من با نوعی رویارویی سانتی‌مانتال با مدیتیشن و یوگا در اوج فردگرایی و به دور از پیوند با جامعه و مسئله‌های آن گره خورده بود و تجربه ای از پیش با تمرینات مراقبه نداشتم. شاید اگر تبیین‌های دقیق کتاب نبود، مجاب نمیشدم تا تمرینات را آغاز کنم. بیش اینکه از آغاز تمرین دشوار باشد، استمرار و ناامید نشدن از ادامه آن است که در من اینرسی ایجاد میکرد (و می‌کند). بارها شک کردم.

این را میدانم که من به عنوان یک تجربه و به واسطه حدود یک سال تمرینات عملی که افت و خیز داشته است احتمالا راوی دقیقی نباشم. اما انجام تمرینات برای من قابل تأمل بود و تأثیرات تا حدودی ملموس داشت. این تجربه را به عنوان یک کنشگر اجتماعی می‌گویم که در طی حدود یک دهه در کنار دوستانم -در حد توان- در کف اجتماع حضور داشته‌ایم و به این باور رسیده‌ام که برای کنشگری مدنی ما نیاز به تأمل از طریق مطالعات عمیق و افزایش دانش و بینش چندجانبه و تمرینات مستمر بدن‌مند داریم، به قصد مشاهده و رصد هیجانات و عواطف؛ اینکه به صورت دقیق ببینیم که هیجانات و عواطف با بدن ما چه می‌کنند و در سطحی دیگر اهمیت فرار نکردن از رنج و میل وافر نداشتن به لذت.

این تمرینات توانایی چنین ظرفیت بخشی‌ای را به سوژه دارند. لازم به ذکر است که در خوانش این کتاب و همه کتاب‌ها سعی در آن دارم ضمن همراهی و همدلی با دغدغه و مسئله کتاب فاصله‌ای نسبی را - تا حد امکان و بضاعت فکری- با اثر حفظ کنم و تغییرات ذهنیت و تأثیرگذاری آن را رصد کنم. همچنان بعد از حدود یک سال، فکر می‌کنم به زمان بیشتری نیاز دارم تا تأثیرات آن را نه صرفا در سطح سوژه که در سطوح بیناسوژگانی و در تعاملاتم در جامعه دقیق‌تر رصد کنم.

طرحی کانسپچوال بر مبنای ایده‌های کتاب
طرحی کانسپچوال بر مبنای ایده‌های کتاب


این کتاب مسئله و دغدغه جامعه را دارد و می‌داند با سوژگی فعلی امروزمان که تورم بی حد و حصر میل (گرچه واقعا میدانم چنین تبیینی در روزگاری که با حاکمیت سرکوبگری مواجهیم که مستبدانه بدیهی‌ترین حقوق را از انسان سلب می‌کند، شهامت و قدرت تبیین گری بالایی می‌طلبد) است برای رسیدن به آزادی -در دو وجه سلبی و ایجابی- نیاز به تأمل و تمرین داریم. باید توجه شود این کتاب جلد اول پروژه اصول مبارزه با نیهیلیسم است که از سطح سوژه آغاز کرده است و در ادامه به سایر سطوح (بیناسوژگانی و..) خواهد پرداخت.

مسئله دیگر این است که گرچه از اواسط دهه 60 میلادی، ایده مرگ مولفِ بارت پیشنهاد می‌دهد که ارزیابی اثر از نویسنده جدا شود، با این حال، فکر می‌کنم آشنایی با رویکرد نویسنده از طریق مقالات، کتاب‌ها، ترجمه‌ها و درسگفتارهایی که در حوزه فلسفه ارائه کرده است به ما در شناخت عمیق‌تر پروبلماتیک این کتاب نیز کمک می‌کند.

https://ardebily.com/




محمدمهدی اردبیلیفلسفهمراقبهکنش‌گریاصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید