آنا و آخرالزمان یک فیلم موزیکال زامبی کریسمس بریتانیایی محصول 2017 به کارگردانی جان مکفیل بر اساس فیلمنامهای از آلن مکدونالد و رایان مکهنری بر اساس موزیکال کوتاه زامبی مکهنری در سال 2010 است که نامزد بفتا شد. در این فیلم گروهی از استعدادهای جوان ناشناخته، از جمله الا هانت، مالکوم کامین، سارا سوایر، کریستوفر لوو، مارلی سیو، بن ویگینز، مارک بنتون و پل کی، ایفای نقش میکنند.
این فیلم برای اولین بار در فستیوال شگفت انگیز در 22 سپتامبر 2017 به نمایش درآمد. این فیلم در بریتانیا توسط Vertigo Releasing و ایالات متحده توسط Orion Pictures در 30 نوامبر 2018 منتشر شد. با نظرات مثبت منتقدان، ستایش اجراها، شماره های موسیقی و شخصیت پردازی.
در لیتل هاون اسکاتلند، آنا شپرد در شرف اتمام مدرسه است و قصد دارد یک سال قبل از حضور در دانشگاه به سفر برود که باعث نارضایتی پدر بیوه اش تونی شد. دوستانش با مسائل خودشان دست و پنجه نرم می کنند: بهترین دوستش، جان، هنرمند، مخفیانه عاشق او است، کریس فیلمساز تازه کار با یک تکلیف کلاسی دست و پنجه نرم می کند و دانش آموز انتقالی استف تلاش می کند تا گزارش عدالت اجتماعی خود را از معاون ظالم جلو بزند. آقای وحشی. نیک، یک شبانه روز آنا نیز زندگی او را سخت می کند. در شب نمایش کریسمس مدرسه، که در آن لیزا دوست دختر کریس در حال اجرای برنامه است، آنا و جان در سالن بولینگ محلی کار می کنند و کریس و استف برای فیلمبرداری برای داستان استف به پناهگاه بی خانمان ها رفته اند. در این مدت، عفونت زامبی شروع به گسترش می کند. آنا و جان پس از پایان کار در مورد برنامه های فارغ التحصیلی او با هم پیوند می خورند.
بیشتر بخوانید: معرفی و بررس داستان فیلم تلقین
صبح روز بعد، آنا و جان به مدرسه می روند، بدون اینکه از هرج و مرج زامبی ها در اطراف خود غافل باشند. وقتی آنها با یک زامبی با لباس آدم برفی روبرو می شوند، آنا با الاکلنگ سر او را جدا می کند. داستان سپس به مدرسه می رسد، جایی که یک دسته از بزرگسالان، مادربزرگ کریس، آقای ساویج، تونی و لیزا در آن پناه گرفته اند. تونی و آقای ساویج در مورد اینکه آیا بقیه بازماندگان را در خارج از خانه نجات دهند یا درها را قفل کنند و در داخل مدرسه بمانند با هم بحث می کنند، در حالی که آقای ساویج با پخش ناگهانی نظامی برنده بحث می شود. آنا و جان که تصور می کنند رفتن به خانه یا مدرسه بسیار خطرناک است، به سالن بولینگ بروند که در آنجا استف و کریس را که در آنجا پناه گرفته اند ملاقات می کنند. استف متوجه میشود که یک ارتش تخلیه به مدرسه میآید، بنابراین گروه قصد دارند پس از ایمن شدن به آنجا بروند. آنا و استف نظافتچی زامبی شده را پیدا می کنند و استف او را می کشد و به گروهی از بول داران زامبی شده هشدار می دهد که وارد شوند. این گروه پس از یک درگیری خونین همه آنها را می کشند و متوجه می شوند که رسیدن به عزیزانشان دشوار خواهد بود.
صبح روز بعد آنا، استف، جان و کریس از خواب بیدار می شوند و متوجه می شوند که ارتش زامبی شده است و هیچ تخلیه ای در راه نیست. بدون توجه به این موضوع، آنها به سمت مدرسه حرکت کردند تا ببینند عزیزانشان هنوز زنده هستند یا خیر. نیک - که به شدت از کشتار لذت می برد - و دوستانش گروه را از دست انبوهی از زامبی ها نجات می دهند و در راه رفتن به مدرسه به آنها می پیوندند. آنا به جان می گوید که با وجود تمام اتفاقاتی که افتاده است، همچنان قصد دارد به مسافرت برود. او همچنین به او اشاره می کند که او "بهترین دوست" او است و به این معنی است که او از احساسات او می داند اما متقابل نمی کند. در مدرسه، ساویج برای حفظ اقتدار مبارزه می کند، زیرا دیگران برای تخلیه خود برنامه ریزی می کنند.
بیشتر بخوانید: بررسی داستان فیلم هندی عاشقانه Sita Ramam
دانشآموزان در تلاشی برای صرفهجویی در وقت، یک فروشگاه درخت کریسمس را قطع میکنند، اما در کمین زامبیها قرار میگیرند که دوستان نیک را میکشند. هنگامی که آنها فرار می کنند، جان گاز گرفته می شود. او آنا را به امن می رساند اما خود را قربانی می کند تا حواس زامبی ها را پرت کند. بازماندگان به مدرسه می رسند، جایی که Savage به عنوان آخرین اقدام کنترل، به زامبی ها اجازه ورود داده است. آنا و نیک برای جستجوی تونی از هم جدا می شوند در حالی که استف و کریس به دنبال خانواده او و کلید ماشین استف می گردند. نیک فاش میکند که پدرش از نیک خواسته است که او را پس از گاز گرفتن، قبل از پرت کردن حواس گروهی از زامبیها بکشد تا آنا بتواند پدرش را پیدا کند. کریس لیزا را پیدا می کند اما مادربزرگش قبلاً بر اثر حمله قلبی مرده بود. استف، کریس و لیزا کلیدهای ماشین را در دفتر ساویج پیدا میکنند، اما کریس و لیزا در حالی که سعی میکنند فرار کنند گاز گرفته میشوند، زیرا از فیلم ویدیویی کریس برای حواسپرتی استفاده میکنند.
آنا Savage را در سالن می یابد، جایی که او از تونی به عنوان طعمه برای زامبی ها استفاده می کند. آنا به صحنه میرود و تونی را نجات میدهد، اما او به Savage حمله میکند و آنها با هم دعوا میکنند. Savage به دست زامبی ها می افتد اما تونی در درگیری گاز گرفته می شود. با ورود نیک و ترک مدرسه، آنا با پدرش خداحافظی می کند. آنها برای آخرین ایستادگی آماده می شوند قبل از اینکه استف آنها را در ماشینش نجات دهد و آنا در نهایت پناهگاه کوچک را ترک می کند تا به دنبال مکانی امن باشد.
منبع: https://www.plaza.ir/140111/353069/the-best-zombie-movies-in-the-world/