هیچ کس ، هیچ کس چنین خطری را به چنان خاطره ای تاب نیاورد ، چراکه خیال خوبی ها ، درمان بدی ها نیست . بلکه صدچندان بر زشتی آن ها می افزاید.
نه هرگز ...
هرگز
هیچ کس
چنین خطری را به چنان خاطره ای تاب نیاورد
چرا کسی هست !
در زمان شکسپیر کارآفرین وجود نداشته، اونم کارآفرینی که تو ایران تو همچین وضعی وایساده داره کار میکنه جای اینکه بزنه به پیچ جاده و با اولین پیشنهاد از یک شرکت خارجی بدو بدو بره از ایران و خیلی راحت بگه اینجا جای موندن نیست !!!
کارآفرین تو ایران، قمار میکنه رو پولش، رو زمانش، رو انرژی جوونیش، رو سلامتی معدهاش، رو رنگ موهای رو شقیقهاش، رو شماره چشمش، رو وزنش، رو ندیدن همسر و بچهاش که بسازه و جای بهتری کنه کشورش رو.
چرا میگم قمار، با این التهابات اقتصادی استفاده کردن کلمه ریسک برای کارآفرینی در ایران کمه، قمار براش کلمه مناسب تریه!!
دم همهاونایی که موندن و میخوان بمونن که بسازن بسیار گرم رو من همیشه حساب کنید اگر کاری از دستم برمیاد.