ویرگول
ورودثبت نام
mehdi sedighi
mehdi sedighi
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

جهاد ملی برای مزدوج کردن مجردین

شهرهای بزرگ را نمی دانم اما در شهرهای کوچکی مانند شهری محل زندگی من، یکی از مباحث مورد علاقه جمع ها سوال کردن از چرایی ازدواج نکردن مجردهاست. بارها مشاهده کرده ام یک مجرد بیچاره را در جمع خطاب قرار می دهند و بی هیچ واسطه ای می پرسند فلانی چه کار کردی؟ و غالبا از منظور از چه کار کردی، ازدواج کردن است. سوال کننده ها هم از همه قشری هستند هفته گذشته این اتفاق در حضورم در یک جمع نسبتا دانشگاهی اتفاق افتاد یکی از سوال کننده ها ملقب به عنوان دکتری بود.

همیشه برایم سوال بود که انگیزه این افراد از پرسیدن سوالات از این دست در جمع چیست؟ متوجه خصوصی بودن این مسئله نیستند؟ یا تصور این بزرگواران در مورد ازدواج کردن چیست؟ فکر نمی کنند ازدواج نیاز به پیش شرط هایی روانی، اقتصادی و شخصیتی دارد که مشکل در هر کدام از این فاکتور ها می تواند موجب بروز مشکل شود. خودم به شخصه شاهد شکست ازدواج های اجباری از این دست بوده ام آن هم در محیط کوچکی مثل محل زندگی ما که طلاق هنوز امری ناپسند هست.

چند مشکل به نظرم در این سوالات هست:

۱- این جنس سوالات به نظرم خصوصی است و پرسیدن آن در جمع ناراحت کننده است.

۲- ازدواج امری است که فرد باید از جنبه های مختلف به آمادگی کافی برسد. بسیاری از ازدواج هایی که صرفا با اصرار های اجتماعی شکل می گیرد موجب بروز مشکلات می شود. بعد اقتصادی قابل مشاهده است اما بسیاری از جنبه ها شخصیتی و روانی قابل مشاهده نیست و زمانی که فرد آمادگی کافی در این جنبه های زندگی خود ندارد ازدواج با مشکل مواجه می شود. یک فرد در سن ۲۰ سالگی آمادگی ازدواج دارد در یک فرد دیگر شاید تا ۳۰ سالگی نیز این نیاز شکل نگیرد.

سندروم ازدواج با زنان کارمند

دومین نکته ای که دلم نیامد ناگفته بگذارم پیشنهاد هایی این سوال کننده هاست که بعد از سوال سریعا یک مورد که غالبا کارمند یا شاغل هست، را معرفی می کنند ماشین حساب را بیرون می آورند و سریع حقوق جوان را با همسر احتمالی جمع می کنند و می گویند فلانی حقوق شما برجی می شود فلان مقدار دیگر از خدا چه می خواهی؟ ظاهرا این دوستان می خواهند با انگیزه های اقتصادی جوان را ترغیب کنند تا تن به ازدواج دهد.

حقیقتش در محیط ما، کارمند بودن یک خانم ویژگی بسیار مهمی است. بسیاری از ازدواج ها را سراغ دارم که عامل اصلی ازدواج و آشنایی، کارمند بودن خانم بوده است. یکی از آشنایان می گفت خانمی به اداره آمده بود پیش ما و می گفت خانمی خوب و خانواده دار در بین همکاران تون سراغ ندارین برای پسرمان برویم به خواستگاری. یا مورد دیگر دوستی می گفت به یکی از آشنایان یک همکار را معرفی کردیم گفتیم دختر خوبی است فکر می کنی اولین سوالی که پرسید چی بود؟ درست حدس زدید قرار دادی است یا رسمی !!!

بحثم این نیست که ازدواج با زنان کارمند خوب است یا بد این موردی است که هر فرد با توجه به خواسته ها و شرایط خودش می تواند در مورد آن تصمیم بگیرد. نکته من این است که کارمند بودن گاهی مهم ترین و علت و علل ازدواج هاست یعنی اگر گزینه کارمند بودن رد شد دختر با هر ویژگی باشد فاقد صلاحیت کافی برای ازدواج شمرده می شود و از لیست گزینه ها خط می خورد.


حقیقت من هیچ تخصصی در زمینه های اجتماعی و ازدواج ندارم این پست صرفا نظر شخصی است هر گونه انتقادی بر ان پذیرا هستم. خوشحال می شوم نظر شما دوستان را بشنوم.

ازدواجکارمندزنان شاغل
پیچیدگی‌های جهان را ساده می‌کنند و به نوید یقینی سست‌بنیاد، ریشه‌های شک‌ و کنجکاوی را، که دو شرط اول تفکرند، برمی‌کنند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید