ویرگول
ورودثبت نام
mehdi sedighi
mehdi sedighi
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

دروغ چیست؟


فریب می تواند شکل های مختلفی به خودش بگیرد، اما هر عمل فریب دهنده ای دروغ نیست. حتی اخلاقی ترین آدمها هم بعضا تلاش می کنند ظاهر را از واقعیت جدا نگه دارند. زنی که آرایش می کند می خواهد با این آرایش جوانتر یا زیباتر از آنی که هست به نظر بیایید اما صداقت ایجاب نمی کند که مرتبا اعلام کند لطفا آگاه باشید که من صبح که از خواب بلند می شوم چهره ام این شکلی نیست. ... میزبان مودب معمولا به روی مهمانش نمی آورد که حرف بسیار احمقانه ای زده است....

مرز میان دروغ و فریب غالبا مبهم است. در واقع حتی ممکن است با گفتن حقیقت هم کسی را فریب داد. مثلا من می توانم در پیاده روی جلو کاخ سفید بایستم و با موبایلم به دفتر مرکزی فیس بوک زنگ بزنم و بگویم. من سام هریس هستم و از کاخ سفید به شما زنگ می زنم... این حرف های من، به یک معنا راست است اما معلوم است که حرف هایی است که حساب شده به قصد فریب دادن.

دروغ گفتن یعنی عامدانه دیگران را گمراه کردن، آن هم زمانی که آنها انتظار سخنی صادقانه دارند. این معیار شعبده بازان، پوکربازان و دیگر فریبکارانی از این دست را معاف می کند، در عین حال چشم اندازی اجتماعی و روانشناختی به دست می دهد که شکل کلی اش به راحتی می توان بازشناخت. افراد دروغ می گویند برای آنکه دیگران را به باورهایی برسانند که حقیقت ندارند. هر چه عواقب این باورها بیشتر و بزرگتر باشد آن دروغ هم عواقب ناگوار بیشتر و بزرگتری خواهد داشت.

افراد به دلایل گوناگونی دروغ می گویند دروغ می گویند تا شرمنده نشوند، تا در مورد موفقیت هایشان غلو کنند، به کارهای خلافشان لباسی مبدل بپوشانند. افراد قول هایی می دهند که قصد پایبند ماندن به آنها را ندارند. افراد عیب های محصولاتشان یا کسری خدماتشان را پنهان می کنند افراد رقبا را گمراه می کنند تا امتیازی به دست آورند. بسیاری از ما به دوستان و خویشاوندانمان دروغ می گوییم تا احساساتشان را جریحه دار نکنیم.

اکثر شکل های رذالت های شخصی و شرهای عمومی در دامان دروغ است که پرورش می یابند و برجای می مانند. زنا و دیگر خیانت های شخصی، شیادی مالی، فساد حکومتی - حتی قتل و نسل کشی- عموما مستلزم یک نقص اخلاقی دیگر هستند - میل به دروغگویی.

دروغ گفتن، تقریبا بنا به تعریف سرباز زندن از همکاری با دیگران است دروغ بی اعتمادی و غیر قابل اعتماد بودن را در عملی واحد خلاصه می کند. دروغ هم ناتوانی از فهم دیگران است هم بی اشتیاقی به فهمیده شدن. دروغ گفتن نوعی پس نشستن از ایجاد رابطه است.

کتابی به زیبایی آثار و تبعات دروغ را به تصویر می کشد. از خواندش لذت بردم و به شما دوستان توصیه می کنم. در مبحث دوم کتاب به سراغ اراده آزاد می رود و در مورد آن به کنکاش می پردازد.


منبع کتاب دروغ / اراده آزاد، سام هریس، مترجم خشایار دیهیمی، نشر گمان


معرفی کتابدروغفلسفهاراده آزاد
پیچیدگی‌های جهان را ساده می‌کنند و به نوید یقینی سست‌بنیاد، ریشه‌های شک‌ و کنجکاوی را، که دو شرط اول تفکرند، برمی‌کنند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید