
به خودم میگویم بنویس حتی اگر حالت خوب نیست نه بخاطر اینکه نوشتنم خوب شود ، نه اصلا.
می نویسم که یادم بماند چه روزهایی را طی کردم، می نویسم که یادم باشد قدردان خدا باشم....
بنویس حتی اگر انگشتانت توان تایپ با گوشی هم نداشته باشد.
نمیتوانم صدایم را ضبط کنم ولی تو اگر میتوانی صدایت را ضبط کن.
آدمیزاد آنقدر فراموش کار هست که وقتی خداوند آرزوی او را برآورده میکند اصلا فراموشش میشود که روزی همچین آرزویی داشته ، پس بنویس.
به نوشته های قسمت یادداشت های گوشی ام که میرسم بغضم میگیرد. اما خوشحالم که نوشته ام.
خوشحالم که یادم می ماند که چه حالی داشته ام.
آیه ۴۹ سوره زمر
فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را (برای حلّ مشکلش) میخواند؛ سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، میگوید: «این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من دادهاند»؛ ولی این وسیله آزمایش (آنها) است، امّا بیشترشان نمیدانند.