ستاره
ستاره
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

سلام خود من ستاره ۲۸ ساله

زمستان ۹۹
زمستان ۹۹


آمده ام اتاق بالا نشسته ام
اینجا را دوست دارم چون فقط مختص به خودم و تنهایی هایم هست
الان که خیابان خلوت شده و در سکوت محضی فرو رفته (البته اگر سگ های ولگرد بگذارند)
دلم میخواهد بیشتر و بیشتر فکر کنم
این اولین پست من در این سال جدید در ویرگول هست
اتفاقات عجیب چه در زندگی شخصی ام و چه در سطح جامعه افتاد
بارها به نقطه ی خیلی خوبی رسیدم اما با سر زمین خوردم زخمی شدم
زخم ها هنوز خوب نشده اند اما من سعی میکنم خوب باشم
بارها مثل یک کش خودم و وجودم را کشیدم که لنگ در هوا معلق نمانم
بارها خودم را تنبیه کردم
از ۱۴۰۱ تنها خاطره ی خوشش زیارت امام رضا بعد از چند سال بود.
به سال گذشته که فکر میکنم چیز خوبی عاید خودم و روحم نکردم
البته سعی کردم ، خیلی هم سعی کردم
در آبان ماه به نقطه خیلی خوبی رسیده بودم
آمار مطالعه ام خیلی خوب بالا رفته بود.
حفظ قرآنم را طبق قرار قبلی خیلی خوب انجام می‌دادم
به آن کارهایی که روحم را تقویت میکرد خوب می‌رسیدم ،ورزش را منظم انجام میدادم.اما ناگهان یک اتفاق ناگوار مثل یک تندباد آمد و انگار هرچه رشته کرده بودم را پنبه کرد .
رسیدم به نقطه صفر بلکه زیر صفر.

ترسیده ام هر وقت به نقطه ی خوبی رسیدم با کله زمین خورده ام.

۱۴۰۱ را خیلی خوب شروع کرده بودم برنامه های زیادی داشتم
همه اش پوچ شد رفت هوا.
من خسته ام نمی‌دانم روزهای آینده چه بر من خواهد گذشت
دیگر‌انگار بعضی چیزها برایم مهم نیست
فقط هر روز سعی میکنم آن روز را خوب باشم که هنوز در این کار موفق نبوده ام.

سلام ۱۴۰۲
من از تو چیزهای عجیبی انتظار ندارم
چرا که هرچه هست را باید در خودم جستجو کنم

سلام ۱۴۰۲
سلام خودِ من ستاره ۲۸ ساله



زندگی شخصیسرنوشتدلنوشته
هر که خود داند و خدای دلش ، که چه دردیست در کجای دلش...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید