فراموشی گرفتن همیشه هم بد نیست.
گاهیوقتها، شانسی بزرگ است که شامل حالت میشود.
گاهی خدا چنان تو را در آغوشش میگیرد که باور نخواهیکرد.
فراموشی بخش اعظمی از زندگیات که تو را آزار داده است بزرگترین انتخاب است.
تو میتوانی با آنچه که بر تو گذشته است انسانی دیگر شوی.
یا از خود قبلیات آدم بهتری میشوی یا بدتر.
اما همین نکته که برای تغییر تلاش کنی مهم است.
فکرش را کنید فردی که گذشتهی خوبی نداشته است تصمیم بگیرد که آینده را بسازد.
در چنین زمانی تنها کاری که میتواند انجام دهد فراموش کردن و فاصله گرفتن از گذشته است.
او باید روزهای سختی که گذرانده است را به فراموشی بسپارد.
دوباره روی پاهایش بایستد و برای آنچه میخواهد تلاش کند.
چنین فردی اگر به موفقیت برسد به گذشتهاش افتخار میکند.
اگر هم به موفق نشود، حداقل وجدانش راحت است که برای رسیدن به اهدافش نهایت تلاشش را کرده است.
منظورم از فراموش کردن گذشته بههیچ عنوان کتمان آن نیست بلکه پذیرفتن کامل و رویارویی با حقیقت است.
اگر ما گذشته را با تمام فراز و نشیبش بپذیریم و به آن از منظر تجربه نگاه کنیم دیگر حس بدی نخواهیمداشت.
حتی شاید باعث افتخارمان هم بشود.
هر انسانی ممکن است در زندگیاش انتخابهای اشتباه انجام دهد.
اما این نکته که متوجه شود راه را برعکس رفته و به جادهی اصلی بازگردد حائز اهمیت است.
آینده و حال فرصتی است که خدا در اختیارمان گذاشته است.
اگر در گذشته زندگی خوبی نداشتهایم، حداقل از حال و آینده لذت ببریم.
ماندن در گذشته بدترین انتخاب ممکن است.
عکسالعمل طبیعی انسان این است که مدتی غمگین شود، از دیگران گریزان باشد، در انزوا فرو رود و…
اما بزرگترین مسئله این است که بلاخره با آن کنار آمده و باری دیگر از جا برخیزد.
انسان تا لحظهای که زنده است محکوم به زندگی کردن و نفس کشیدن است.
چرا از این فرصت بهرهمند نشود و لذت نبرد؟
تا به چهزمانی بنشینیم فکر کنیم که اگر فلان اتفاق میافتاد چه میشد؟
اگر گذشته را سوزاندهای لااقل آینده را بساز.
ما حق زندگی داریم.
حق شاد بودن.
تا چه زمانی زانوی غم بغل بگیریم و در روزهای تاریک گذشته قدم بزنیم؟
دیگر وقت تغییر فرا رسیده است.
خب حتما میپرسید تغییر را چگونه بوجود آوریم؟
در زندگی هر شخصی کارهایی هست که به آنها علاقه دارد.
نویسندگی، نقاشی، نجاری، جوشکاری و…
یکی از علاقههایت را انتخاب و برای پرورش آن در وجودت تلاش کن.
اگر تمام تلاشت را بهکار بگیری قول میدهم که خیلی زود موفق خواهیشد.
آنوقت دیگر به گذشته بهعنوان یک جهنم فکر نخواهیکرد.
بلکه آن را آغازی میدانی برای زندگی امروزت.
یا دستکم دقایق اندکی را در زندگیات بهخاطر گذشته حسرت میخوری، چون تو دیگر آدم موفقی شدهای.
جملهکوتاههای امروز: