ویرگول
ورودثبت نام
Shaghayegh Mashayekhi
Shaghayegh Mashayekhi
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

همزاد

 چه بسا در اعماق آب ظاهرا آرام، شیطان ها بی قرار باشند
چه بسا در اعماق آب ظاهرا آرام، شیطان ها بی قرار باشند

شرح کوتاهی از کتاب:

داستان درمورد مردی به اسم یاکوف پتروویچه که یک کارمند ساده ی اداری در پترزبورگ روسیه هست. تا اینکه یک روز یک مرد کاملا شبیه به اون و هم اسم اون در اداره به عنوان کارمند تازه استخدام شده پیداش میشه، انقدر شبیه که انگار همزادشه...

این مرد پر از دوز و کلک و حقه و فریبه که داره کارایی می‌کنه تا همه از این مرد رو برگردان بشن بدون هیچ دلیل خاصی... ولی پس چرا داره اینکار رو میکنه؟ به قول نویسنده قهرمان داستان ما باید چیکار کنه؟ چطور باید باهاش مقابله کنه و از همه مهمتر چطور باید به بقیه دورویی ها و تزویر همزادش رو بفهمونه؟ اصلا این همزاد یهو سر و کلش از کجا پیدا شد؟

نظر خودم:

برخلاف چیزی که خودم از کتابای داستایوفسکی انتظار داشتم، به عنوان کتابی سراسر فلسفه و پر ابهام با روندی کند و یک نواخت تا آخر داستان، این اصلا اینطور نبود... از همون اول به شخصه جذب داستان شدم و خیلی هم داستان قشنگی داشت. بهتون حتما توصیه می‌کنم.

با ناراحتی قهرمان داستان ناراحت شدم، با عصبانیتش عصبانی و با شوکه شدن و گیج شدنش، شوکه و گیج شدم..

با ناراحتی قهرمان داستان ناراحت شدم، با عصبانیتش عصبانی و با شوکه شدن و گیج شدنش، شوکه و گیج شدم..

این کتاب رو از نشر ماهی و ترجمه ی آقای سروش حبیبی خوندم که کاملا هم روان و ادبی و از هر حیث عالی بودن، جاهایی هم که شاید خواننده یکم گیج می‌شد ایشون خودشون با یادداشت ها، راهنمایی میکردن. و خلاصه که از نظر ترجمه هم عالی بود

امتیازم:

۴.۲ از ۵

داستانداستایوفسکیهمزادفلسفهروسیه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید