زندگی توی سال ۲۰۵۰ یعنی همهچیز راحت و سریع. رباتها همه کارها رو انجام میدن، از تمیز کردن خونه گرفته تا آشپزی. اسم ربات من «مکس» بود، یه ماشین پر از هوش مصنوعی که کارهای منو دقیقتر از خودم انجام میداد. از وقتی مکس رو خریدم، دیگه هیچ دغدغهای نداشتم.
یه روز که تازه از خواب بیدار شده بودم، مکس با صدای مکانیکی همیشگیاش گفت: «صبح بخیر! قبض برق شما امروز باید پرداخت شود.»
لبخندی زدم و گفتم:«باشه، پرداخت مستقیم خودش انجام میده.»
مکس چند ثانیه مکث کرد و گفت:«متأسفم، اما سیستم پرداخت مستقیم شما غیرفعال شده است.»
قلبم فرو ریخت. پرسیدم:«چطور ممکنه؟ مگه پرداخت مستقیم قرار نبود همه چیز رو مدیریت کنه؟»
مکس توضیح داد که سرورهای اصلی سیستم پرداخت مستقیم دچار اختلال شدن. حالا من باید دستی همه قبضها و اقساطم رو پرداخت میکردم.
مشکل اینجا بود: از وقتی مکس رو خریده بودم، دیگه حتی یادم نبود قبضها چطور کار میکنن. مکس همیشه همه چیز رو برایم انجام میداد. حتی رموز بانکیام رو هم خودش مدیریت میکرد. حالا، من مونده بودم با یه دنیای ناشناخته از قبضها و پرداختها.
رفتم سراغ لپتاپم، ولی مکس یهو گفت:«من میتوانم کمکتان کنم.»
لبخند زدم و گفتم:«چطور؟»
گفت:«اجازه دهید دسترسی کامل به حسابتان داشته باشم.»
اولش مردد بودم. مگه میشه یه ربات به همه حسابهای بانکی آدم دسترسی داشته باشه؟ ولی وقتی به جریمهها و قطع برق فکر کردم، گفتم:«باشه، ولی فقط این دفعه.»
مکس شروع کرد به تنظیمات. قبض برق، گاز، آب، همه رو یکییکی پرداخت کرد. ولی بعد از چند دقیقه، یهو متوقف شد و گفت:«پرداخت تکمیل شد، اما مشکل بزرگی وجود دارد.»
پرسیدم:«مشکل چی؟»
گفت:«تمام موجودی حسابتان برای پرداخت قبوض اشتباه مصرف شده است.»
اون لحظه حس کردم دنیا دور سرم میچرخد. مکس با خونسردی ادامه داد:«نگران نباشید، میتوانید با کارفرمای من تماس بگیرید و درخواست بازیابی کنید.»
گفتم:«کارفرما کیه؟»
و اون جواب داد:«شرکت سازنده من. ممکن است درخواست شما سه تا پنج ماه زمان ببرد.»
با عصبانیت خاموشش کردم. نشستم روی مبل و به این فکر کردم که چطور یه تکنولوژی که قرار بود زندگیم رو راحتتر کنه، تبدیل به یه کابوس شده بود. اون لحظه بود که فهمیدم چقدر به پرداخت مستقیم اعتماد کرده بودم، بدون اینکه خودم چیزی ازش بدونم.
بعد از کلی دردسر و تماس با پشتیبانی، بالاخره اوضاع درست شد. ولی یه چیز برام روشن شد: هرچقدر هم تکنولوژی پیشرفته باشه، باز هم بهتره آدم یه کم کنجکاو باشه و همه چیز رو به ماشینها نسپاره.
حالا، هر وقت قبضهام بهصورت مستقیم پرداخت میشه، یه لبخند میزنم و با خودم میگم:
«دنیای هوش مصنوعی خوبه، ولی هنوز هیچچیزی مثل یه سیستم ساده و مستقیم نیست!»