ویرگول
ورودثبت نام
shahrzadkiafar|شهرزاد کیافر
shahrzadkiafar|شهرزاد کیافر
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

مرگ بر عدد و رقم ها!

من از عدد و رقم ها متنفرم. قبول دارم که بدون عدد و رقم، پل ، ساختمان و جاده ای ساخته نمی شد. بدون ریاضی کمیت دنیا لنگ می زد و حساب و کتاب دنیا جور در نمی آمد.

اما ما آدم ها انقدر به عددها وابسته شدیم که به طرز وحشتناکی کیفیت دنیا را به کمیت ها باخته ایم. شازده کوچولو هم از ترس ما آدم ها و وابستگی ما به عدد و رقم ها گلایه کرده. راستش را بخواهید من تا بیست و اندی سالگی کتاب شازده کوچولو را نخوانده بودم اما وقتی فهمیدم از عدد و رقم ها بیزار است عاشقش شدم.

دوست خوبم شازده کوچولو و نظرش در مورد عددها

حیفم می آید نقل قول نکنم از حرف های دوست خوبم جایی که می گوید:

«آدم‌ بزرگ‌ ها عاشق عدد و رقم اند. وقتی با اونا از یک دوست تازه حرف بزنی،
هیچ وقت ازتون در مورد چیزهای اساسی سوال نمی‌کنن،
هیچوقت نمی‌پرسن آهنگ صداش چطوره؟
چه بازی‌هایی رو دوست داره؟
پروانه جمع می‌کنه یا نه؟
می‌پرسن چندسالشه؟...
چندتا برادر داره؟
وزنش چقدره؟
پدرش چقدر حقوق می‌گیره؟
و تازه بعد از این سوالاس که خیال می‌کنن طرف رو شناختن!

اگه به آدم بزرگا بگی که یک خونه قشنگ دیدم از آجر قرمز که جلو پنجره‌هاش غرق گل شمعدونی و بومش پر از کبوتر بود
، محاله بتونن مجسمش کنن.
باید حتما بهشون گفت یک خونه چندمیلیون‌تومنی دیدم تا صداشون بلند بشه که وای چه قشنگ!

نباید ازشون دلخور شد.
بچه ها باید نسبت به آدم بزرگها گذشت داشته باشند.»

ترس ما از ناشناخته ها و وابستگی به عددها

من فکر می کنم دلیل عشق ما به عدد و رقم ها و وابستگی به آن ها به ترسمان از ناشناخته ها بر می گردد. ما می خواهیم با دیگران وجه تشابه داشته باشیم تا حرفی برای گفتن پیدا کنیم و راهی برای احساس نزدیکی و صمیمیت .

اما عددهای گول زننده ما را به راه خطا می راند. اگر با کسی فاصله سنی داشته باشیم فکر می کنیم نمی توانیم حرفش را بفهمیم یا حرفمان را نخواهد فهمید با این بهانه تلاش هم نمی کنیم با آدم هایی که از ما خیلی بزرگ تر یا کوچک تر هستند ارتباط برقرار کنیم.

وقتی دو دوست یا شریک عاطقی که فاصله سنی زیادی دارند می بینیم برایمان عجیب و غریب است. عجیب تر اینکه وقتی دو دوست یا همسرانی را میبینیم که هم قد نیستند برایمان خنده دار می شود.

آن ها که مرز عدد ها را می شکنند خوشبخت تر اند. خانمی را می شناسم که از همسرش چند سال بزرگتر است، آن ها خیلی خوشبخت هستند و از نگهداری فرزندانشان لذت می برند. مردم تا زمانیکه متوجه فاصله سنی شان نمی شوند توجهی به آن ها ندارند اما همین که می فهمند خانم بزرگتر است یک نگاه عجیب و آمیخته به تحقیر به آن ها می کنند.

کاش از دایره امن زندگی و سنجش آدم ها با عدد و رقم فاصله بگیریم و تا بتوانیم دنیایمان را بزرگتر کنیم.

دوستان صمیمی من

نزدیک ترین دوستم 10 سال از من بزرگ تر است و دوست های کوچولوی نازنینی دارم که کمتر از 10 سال سن دارند اما خیلی بیشتر از بزرگتر ها حرف دلم را می شنوند و می فهمند.

عددها تنها دوستی و رابطه های ما را تحت تاثیر قرار نداده اند، بلکه نمی گذارند مطابق میلمان هم زندگی کنیم. مادرهای ما به بهانه اینکه سنی ازشان گذشته زیر باران نمی رقصند، توی چاله آب نمی پرند و یا اینکه از پوشیدن لباس های رنگی می ترسند.

ما حتی به خاطر این عدد های لعنتی آدم ها را قضاوت هم می کنیم.

عدد ها و قیاس آدم ها

وقتی با کسی آشنا می شویم اول سراغ قد، وزن، میزان دارایی و اندازه حساب بانکی اش هستیم. خود من هم گاهی به این افسون دچار می شوم.

این مقیاس ها مانع می شود که قشنگی های دنیا را ببینیم و درون آدم ها را کشف کنیم.

آدم ها را بر حسب سن در کلاس درس زندانی می کنیم، یا بر اساس موجودی بانک معاشران خودمان را انتخاب می کنیم و یا اینکه بر اساس وزن و قد در رقابت های ورزشی تشکیل می دهیم و آدم ها را رقیب هم می کنیم.

آن ها که از عدد ها گذشته اند

هنوز هم هستند در دنیا آدم های بالغی که اسیر افسون عدد ها نمی شوند. وقتی با کسی حرف می زنند سعی می کنند به جای محاسبه عددها شخصیت و منش آدم ها را کشف کنند.

هر شخصی یک داستان تعریف نشده است، وقتی پای صحبت هایش می نشینی و داستانش را ورق می زنی با قهرمان یک زندگی حقیقی آشنا می شوی که کشفش بسیار شگفت انگیز است.

دیدن وجوه زیبای شخصیت هر یک از آدم ها ما را به دنیا امیدوار تر می کند و شناسایی بخش تاریک آن ها کمک می کند از خودمان آدم بهتری بسازیم.

این یک ماجراجویی همیشگی است که می تواند بسیار جذاب و دوست داشتنی باشد.

کلام آخر

من مدتی است تلاش می کنم از بند عدد و رقم ها رها شوم و از ورای آن به دنیا نگاه کنم. هر وقت وارد خانه ای می شوم سعی می کنم مثل شازده کوچولو رنگ دیوار، قاب عکس ها و فضای خانه را ببینم و دنبال متراژ ساختمان و قیمت ملک نباشم.

وقتی با کسی هم صحبت می شوم سن و سال، وزن، قد و موجودی حسابی بانکی اش را نمی پرسم، سعی می کنم به دنیای درونش راه بازکنم و از قصه هایش سر در بیاورم.

کاش همه ما روزی موفق بشویم از اسارت عدد ها رها شویم. اگر شما تجربه ای از افسون اعداد و ارقام در زندگی خودتان دارید خوشحال می شوم با من به اشتراک بگذارید.

عدد و رقمشازده کوچولوداستان زندگیدل نوشتهتجربه زندگی
روزنامه نگارسابق،کارشناس ارشد ارتباطات، کارشناس تولید محتوای فعلی. در 10 سال گذشته به غیر نویسندگی از راه دیگری کسب درآمد نکردم. shahrzadkiafar.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید