شیرزاد
شیرزاد
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

لاک پشت کور

یه داستانک قدیمی میخوام براتون بگم

فرض کنید که روی کره زمین هیچ خشکی ای وجود نداره و همه اش آب هسش!
یک کره بزرگ پر از آب و خیلی عمیق.
روی این اقیانوس بزرگ باد میاد،‌طوفان میشه،‌موج های کوچیک و بزرگ داره و گاهی این اقیانوس آروم هست و گاهی متلاطم.


حالا این مورد رو هم به تخیلتون اضافه کنید که یه دونه و فقط یه دونه لاک پشت کور! توی این اقیانوس زندگی میکنه و هیچ موجود دیگه ای هم اینجا وجود نداره.
این لاک پشت قصه ما هم بی هدف زیر آب داره برای خودش شنا میکنه و به هر سمت و سویی میره و هر صد سال یکبار! سرش رو برای چند لحظه از زیر آب میاره بیرون و دوباره برمیگرده زیر آب تا صد سال بعد.

توی خیالتون توی این اقیانوس به این بزرگی یه دونه تیوپ اضافه کنید که روی آب سرگردون داره برای خودش با امواج جابجا میشه.

تا اینجا تقریبا وضعیت مشخصه دیگه،‌یک کره زمین پر از آب، یک لاک پشت کور در اعماق اقیانوس و یک تیوپ سرگردون روی سطح آب.

خب، حالا بیاین به این فکر کنید که چقدر احمال داره وقی این لاکپشت سرش رو از آب میاره بیرون، سرش بره توی این تیوپ!
تقریبا این احتمال نه اینکه صفر باشه ولی خیلی خیلی کمه.

خب حالا میخوام این رو براتون بگم که احتمال اینکه یه از بین گونه های حیات یه موجودی در شکل و شمایل آدمیزاد بوجود بیاد و بتونه معنای زندگی رو درست درک کنه، از احتمال اینکه اون لاکپشت کور بعد از صد سال که سرش رو از آب میاره بیرون و بره داخل اون تیوپ هم کمتره!
و الان من احساس میکنم که آدم باید خیلی خوشبخ باشه که تو این شرایط بتونه معنای زندگی رو پیدا کنه و بهش دسترسی داشته باشه.

یه کمی برای دوستان، ممکنه مطلب گنگ باشه، ولی اینجا یه خورده بیشتر در موردش مطلب نوشتم.

یه پیشنهاد عالی هم براتون دارم، برای اینکه دنیا رو از یه زاویه متفاوت ببینید (و امیدوارم که لذت ببرید) پیشنهاد میکنم انیمیشن (لاکپشت قرمز) رو ببینید، یک شاهکار دیگه از استدیو جیبلی، به نظرم که فوق العاده هستش.


رهاییمدیتیشنمعنای زندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید