Sushiyant
Sushiyant
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

فرزندان لاک‌پشت سیاه افسردگی : این داستان شجاعت

شجاعت فرزند مستقیم افسردگی و کنجکاوی است . حقیقت آن است که ما – انسانهای زنده – از نسل انسان‌هایی هستیم که بهترین راه برای خورده نشدن توسط حیوانات – و اغلب همنوعان – را در پناه گرفتن می‌دانستند .

به انسان‌های اولیه نگاه کن ! به آن اول اولی ها ... لخت و عور با دستانی شل و وارفته و سری که بعلت بزرگی روی گردن نحیفش سنگینی می‌کرد ، ماحصل یک جهش ژنتیکی که در حین پرسه زدن‌های بی‌هدفش بین بوته زارها ناگهان خود را در روبروی یک حیوان عظیم الجثه دیده است ، حیوانی که شاید صد برابر او بوده است – برای درک آن فرض کن اگر شما صد کیلو باشید آن حیوان ده تن بوده است ، شش برابر یک فیل معمولی و یا اگر قد خود را یک و نیم متر بدانید ارتفاع آن به صد و پنجاه متر می‌رسیده- در آن لحظه لابد بهترین راه فرار قایم شدن در یک دخمه بوده است و آنانی که از شل و وارفته بودن خسته شده بودند و البته کمی هم کنجکاو بودند یا مثل یک طوطی در قفس می‌افتادند و یا زیر پای یک ساختمان شصت طبقه له می شدند .

آنگاه آن تعداد کمی که داخل قفس می‌افتادند – به تعداد مگس‌هایی که مردم در قفس نگه داری می کنند که با وجود آنها حوصلشان سر نرود – چطور بدون کلمه ی شجاعت می‌توانستند کاری را که کرده اند توجیه کنند ، بگذریم ! احتمالا یک نمایش خنده دار را از دست داده ایم .


این مطلب در ادامه ی مطالب زیر است :

لاک پشت سیاه افسردگی

اینجا به شما جادوگری یاد میدهند!

نامی برای هیچ ! سنگری برای پادشاهان

کتاب واژگان من - یک لغتنامه اختصاصی(1)


پذیرای نظرات ارزشمند شما در خصوص متن و محتوی نوشته هایم هستم .

پ.ن : این ویدیو جهت تلطیف فضا

http://www.dalfak.com/w/3gj36

دلنوشتهکلمهلغتنامهجستارجستارنویسی
گاهی وقتی از تنش های جسم آزاد میشوم، اندیشه ام مجالی برای داستان پردازی ، سخنرانی و گفتگو می یابد.گاهی گفتن تنها جوابی است می توان به تپش های قلب داد تا آرام شود .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید