ویرگول
ورودثبت نام
Sushiyant
Sushiyant
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

لاک پشت سیاه افسردگی


کلمات پشت سرهم زاده شدند ، مرموز و بی سابقه ، مثل مادری که در زمانی کوتاه ده بچه به دنیا آورد و یا مثل لاک‌پشتی که تخم گذاشته و بعد سلانه سلانه راه اقیانوس را در پیش گرفته است ، آنها در ساحل رها بودند و بی خیال به سوی اقیانوس در حال حرکت بودند که ناگهان آدم‌ها مانند مرغان دریایی بر سر آن بیچاره‌ها فرود آمدند و آنها را با کمال میل خوردند و کمی بعد آن لاک‌پشت‌ها جزوی از وجود شکارچی خود شده بودند .

البته برخی نیز به اقیانوس برگشتند و این گونه بود که نسل کلمات منقرض نشد تا هرزگاهی کلماتی جدید زاده شوند و شکارچیان باز خواهند رسید و آنها را شکار خواهند کرد ...

افسردگی ، آخرین لاک پشتی بود که از تخم خارج شد ، در میان تاریکی شب وقتی که مرغان دریایی با یک شکم سیر در خواب بودند خود را به دریا رساند . او لاک پشت نر فریبکاری بود که راه به دست آوردن دل ماده‌ها را خوب بلد بود و این گونه بود که بیشتر کلمات امروزی از نسل پرباری است که او از خود بر جای گذاشته است .


این نوشته با مطالب زیر مرتبط است :

اینجا به شما جادوگری یاد میدهند!

نامی برای هیچ ! سنگری برای پادشاهان

کتاب واژگان من - یک لغتنامه اختصاصی(1)


دلنوشتهدنیای کلماتکلمهجستارجستارنویسی
گاهی وقتی از تنش های جسم آزاد میشوم، اندیشه ام مجالی برای داستان پردازی ، سخنرانی و گفتگو می یابد.گاهی گفتن تنها جوابی است می توان به تپش های قلب داد تا آرام شود .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید