دنیا برای حل معضل بی کسی داره چه کاری انجام میده ؟
احساس تنهایی میکنید ؟ کسی رو ندارید باهاش کافه , رستوران , کوه یا اسکی برید ؟ یک پارتنر اجاره کنید قیمتش هم از ساعتی ۲۰ دلار شروع میشه + هزینه ایاب ذهاب ؛
معضل تنهایی (loneliness) تو دنیا انقدر فراگیر شده که تو مجلس بریتانیا کمیسیون تنهایی تشکیل شده ! و تو ژاپن بعد از همه گیری کرونا وزارت تنهایی !
تو جهنم قرن بیست و یکم بی کسی یک طبقه پایین تر از تنهاییه . در واقع وقتی از صحبت از تنهایی میکنیم معمولا به جوون هایی فکر میکنییم که پارتنر ندارن اما بی کسی توی کودکان و سالمندان هم شایعه و تازه اونجا بحران عمیق تر هم هست . یک جوون اگه تنها باشه . این خلا رو شاید با کار کردن , مواد مخدر و ... بتونه پر کنه اما یک پیر مرد و پیر زن بی کس و یا یه کودک تنها نیاز به یه نفر داره که دستش رو بگیره و از سیاهچاله ی تنهایی بیرون بیاره
توسعه ناهموزن باعث میشه جوون ها از شهرها و کشورهای کوچیک به جاهای بزرگتر و توسعه یافته تر برای تحصیل و کسب درامد مهاجرت کنند . این چرخه معیوب ادامه داره و شهرهای و کشورهای توسعه یافته مدام فربه تر میشند و شهرهای کوچیک لاغر تر. در نتیجه جوون هایی رو داریم که پدر و مادرشون رو ترک میکنن به امید یه زندگی بهتر . و یا پدر و مادرهایی رو داریم که بچه هاشون رو تو شهرهای کوچیک رها میکنند و یا همسری که تنهایی به یک شهر دیگه مهاجرت کرده و کار میکنه
امروز کسب و کار ها و استارتاپ هایی که برای حل مشکلات تنهایی تو دنیا فعالیت میکنند و ایده های نو آورانه دارند , هم بیزنس های سود آوری هستند و هم دولت ها حمایت های مادی و معنوی ازشون میکنند .
از یک طرف ایده های ترس آوری مثل خرید ربات پارتنر , ربات سگ و .. وجود داره از یه طرف هم ایده های رادیکالی مثل کاور کردن حس تنهایی با جایگزینی فرزند با حیوون خونگی هست اما ایده های جدیدی هم هست مثلا تو ژاپن و سنگاپور امروز کسب و کار های اجاره پارتنر . بچه . پدر یا مادر خیلی داره رونق میگیره . شما اگه بخواید در ژاپن برید رستوران و کسی همراهتون نباشه میتونید از اپلیکیشن درخواست یک دوست بدید و ساعتی رو بیاد برای شما نقش یک دوست دختر یا پسر رو بازی کنه . یا اگر یک کارمند توی توکیو باشید و پدر و مادرتون توی ایباراکی , هزینه فرصت رفت و آمد صرف نمیکنه که برای گرفتن یک ساعت جشن تولدتون به اون شهر برید یا اونا رو به توکیو بیارید . در عوض میتونید از اپلیکشن یک پیکج کامل خانواده بردارید و برای یک ساعت فکر کنید که واقعا خونواده شما هستن .
شاید بپرسید با وجود این همه شبکه اجتماعی , اپلیکیشن های دوست یابی (dating) و همسان گزینی (match making) چه نیازی به این مدل سرویس های پولی هست ؟ پاسخ اینه که در دنیای امروز مثلا در ژاپن چین و سنگاپور و کره جنوبی که سندروم کاروشی (مرگ ناشی از کار زیاد) فراگیر هست . یک فرد بعد از اینکه صبح از خواب پا میشه و همبرگرش از مک دونالد یا خدمات سواره (Drive thru) خرید میکنه , سر کارش میره و تا پاسی از شب رو با هیچ کس ارتباط نداره و بعدم برمیگرده میخزه توی کپسولش (هاستل هایی که اتاق هایی به شکل کپسول و حمام و سرویس بهداشتی مشترک دارن (capsule room) ) نتیجه با میلیون ها ادم مواجه هستیم که کاملا با محیط اطرافشون دیسکانکت هستند و این ایزوله بودن اون ادم رو ها رو اجتماعی نمیکنه که بخوان وقت بذارن و با کسی توی شبکه های اجتماعی آشنا بشند . تجربه های موفق آنلاینی مثل کاوچ سرفینگ و میت آپ در اجتماعی کردن واقعی افراد وجود داره اخیرا یه استارتاپ دیگه به اسم پانیون هم توی این زمینه خوب عمل کرده . ویژگی متمایز این سرویس ها نه در متصل کردن یک به یک آدمهاست بلکه این سرویس ها روش هایی رو فراهم میکنند تا شما وارد انجمن (Community) های مورد علاقه اتون در نزدیک ترین محله ای که زندگی میکنید بشید .
ژاپن به تنهایی خانه بسیاری از آمارهای دلخراش هست . سالانه سی هزار نفر به دلیل تنهایی و کار زیاد خودکشی میکنن در موارد بدتر با پدیده ای به اسم هیروکومی به معنی کناره گیری اجتماعی مواجه هستیم که میلیون نوجوان و جوان ژاپنی زندگی اشون در کنج اتاق خواب و گیم و تماشای پورن سپری میکنند . بسیاری ارتباط افزایش جرم های اجتماعی رو با تنهایی ارتباط مستقیمی میدونند .
استفاده از روش درمانی سایکدلیک تحت نظارت پزشک گرایش نظیر MDMA و LSD این روزها بیش از پیش ترند شده چون این داروها به شما حساس یکپارچگی با جهان هستی و عشق بدون شرط میده .
بسیاری در دنیا به معنویت گرایش پیدا میکنن از کارشون استعفا میدن و به کلاس های مثل تایچی , مراسمات ماه کامل (full moon party) در شرق آسیا یا آمریکای جنوبی میرن و برای همیشه سبک زندگی شون رو عوض میکنند .
ساعات کاری زیاد و تلف کردن وقت در ترافیک و یا حمل ونقل عمومی و... از معضلاتی هستند که باعث تنها تر شدن آدما میشه . امروز عشایر دیجیتال ترجیح میدن به شهرهای ساحلی و کوچیک و ارزون مثل بالی توی اندونزی و کولمبو توی سریلانکا مهاجرت کنن . فقط چند ساعت در طول هفته کار کنند و بقیه ی اوقاتشون به لمس کردن حس زندگی از طریق تجربه های مثل رقص و یوگا و موج سواری و جنگل نوردی و صبح تا شب نشستن و مهملات بافتن در کافه ها و هاستل ها بگذرونند .
از نظر فنی هر ایده ای که ساعات کاری رو کمتر , سلامتی روانی و جسمی رو بیشتر , دسترسی به سرویس ها رو راحت تر کنه باعث بهره بردن بیشتر مردم از زندگی میشه و در نتیجه از بحران تنهایی جلوگیری میکنه.