یادداشتی بر «کتابتِ روایت»
«کتابتِ روایت» عنوانِ کتابی است که از نشر آگه بهطبع رسیده است. این مجموعهی ارزشمند مشتمل بر پانزده مقاله است در حواشیِ داستان میچرخد. کیهان خانجانی گردآورندهی این مجموعه در مقدمهی کتاب مینویسد: «گردآوری کتابتِ روایت از آنجا آغاز شد که بهچالش کشیدن مباحث داستاننویسی نیاز به گفتمان تخصصی در این عرصه را برایمان رقم زد. پس میزبان شدیم و میهمان آوردیم به کانون داستان «چهارشنبهی رشت...»
این کتاب محصول مصاحبههاییست که بعدها بهشکل متن پیادهسازی و ویرایش شدهاند. با توجه استقبال روزافزون مخاطبانِ امروز به فرم داستان، و همچنین روی آوردن نویسندگان تازهنفس و خوشاندیشه به این حوزهی ادبی، به نظر میرسد تعداد کتبی تخصصی که به نقد و بررسی وضعیت داستان در صدسال اخیر بپردازند، بسیار نادر است. گرچه دهههاست کتب آموزشی پیرامون داستان ترجمه و مکتوب میشود، اما برای ما، با این تاریخِ وحشت و گریز، که هنرمان را روی شترهای جمّاز بروز دادهایم، بومیسازی نقد ادبی یک ضرورت است. به همین دلیل بهحق بیشتر مقالات این مجموعه را مسایلی پیرامون «متونِ کهن و داستانِ کنون» تشکیل میدهند. نویسندهی امروز ایران، که در هر نقطهی کیفی از داستاننویسی قرار دارد، باید پشتوانهی خود را بشناسد. ظرفیتهای کهن ادبی را سرآغاز حرکت خود قرار دهد، تا بر امواج مکاتب مختلف بیجهت عمر نفرساید. اینجاست که اهمیت چنین کتبی محرز میگردد. نامها آشنا هستند. تمامی مقالات از نویسندگان و منتقدان بزرگ ماست. از ابوتراب خسروی، زندهیاد کوروش اسدی، امیر احمدی آریان، منیرالدین بیروتی، محمد تقوی، سیاوش گلشیری، شمس لنگرودی و ...
این کتاب تبارشناسی دارد. از شعر و قصهی کهن آغاز میشود و به آسیبشناسیهای فرهنگی و ادبی ورود میکند. بسیاری از متون ارزشمندِ کهن معرفی میشوند و چگونگی استفاده از آنها در نگارش داستان مدرن مورد بررسی قرار میگیرند. قیاسی بین ادبیات ژاپن و ایران دارد و به این مساله پاسخ میدهد که چرا ادبیات ژاپن جهانی شد و ایران نشد. مسایلی در خصوص ادبیات مدرن و پستمدرن مطرح میشود و در مقالهی آخر به شاعرانگی در داستان و داستانِ شاعرانه میپردازد.
اسماعیل سالاری