و میبخشم به پرندگان
رنگها، کاشیها، گنبدها
به یوزپلنگانی که با من دویدهاند
غار و قندیلهای آهک و تنهایی
و بوی باغچه را
به فصلهایی که میآیند
بعد از من...
از متن کتاب*
کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدهاند»، نوشتۀ بیژن نجدی (۱۳۲۰ - ۱۳۷۶)، اولین بار در سال ۱۳۷۳ چاپ شده و تنها کتابیه که در زمان حیات بیژن نجدی به چاپ رسیده. مجموعهای از ده داستان کوتاه، با فضاهای سورئال و درونمایۀ مرگ که در بعضی از اونها به توصیف فضاهای دوران جنگ و انقلاب هم پرداخته شده. من این کتاب رو برای چالش کتابخوانی طاقچه در ماه مرداد با موضوع «کتابی به پیشنهاد آدمها یا پادکستها» خواندم. این کتاب پیشنهاد حدیث بهعنوان یک کتاب لاغر ارزشمند بود که البته در لیست کتابهای معرفیشده در پادکست کتابگرد هم حاضر بود.
همونطور که گفتم، مرگ، درونمایۀ تکرارشوندۀ این داستانهاست. عناصری هم هستن که در بیشتر این داستانها حضور دارن، مثل پل یا رَف. فضای داستانها عموماً سرد و ماجراهاشون تلخه اما به نظر من این کتاب جزو دستۀ کتابهای تلخ قرار نمیگیره. توی بیشتر داستانها اتفاقات فراواقعی میافته که توی داستانهای ایرانی چندان رایج نیست. نثر کتاب، نثریه شبیه به نثر هوشنگ مرادی کرمانی، اما استعاریتر و شاعرانهتر. بعضی از داستانها هم بهنوعی نوشته شدن که موقع خوندن حس میکنید دارید یک فیلم رو تماشا میکنید. قسمتهایی از متن کتاب (البته فقط توی چند داستان اول)، بهصورت برجسته (bold) نوشته شده که به نظر میاد قسمتهایی باشه که از استعاره استفاده شده. این انتخاب (که احتمالاً از سوی نویسنده بوده و نه انتشارات)، برای منِ خواننده چندان جالب نیست و تمرکزم رو بهجای اینکه بیشتر کنه به هم میریزه. به جز این مورد، کتاب از نظر نگارش و ویراستاری قابلقبوله.
در داستان «مرا بفرستید به تونل»، با وسیلهای آشنا میشیم که یکی از قابلیتهاش اینه که میشه باهاش چَت کرد؛ چیزی که در ابزارهای هوش مصنوعی جدید که امروزه خیلی مطرح شدن، مثل ChatGPT، میبینیم. برای مثال این قسمت از داستان رو بخونید:
... در صفحه مونیتور کوچک بالای قفسه سه کلمه با حروف جدا از هم تکرار میشد: «او زن ده اس ت» ...
... دکتر گفت: از IBW بپرسید «چه نوع زنده بودن؟»
خانم مهران روی IBW تایپ کرد «چه نوع زنده بودن؟»
روی مانیتور نوشته شد: «او فکر میکند.»
از متن کتاب (تقطیعشده)*
کاربر چیزی رو تایپ میکنه و سؤالی میپرسه و سیستم به اون سؤال جواب میده. این دقیقاً همون چیزیه که در چتباتهای امروزی میبینیم؛ با ذکر این نکته که این کتاب حدود سی سال پیش چاپ شده. البته این مورد چیز بینظیری نیست و پیش از این هم در آثار هنری مختلفی تکنولوژیهای آینده مثل تلفن همراه و هواپیما پیشبینی شده بودن؛ اما این بار در یک اثر ایرانی شاهد این موضوع هستیم که در نوع خودش میتونه جالب باشه.
کتابی کوتاه که میشه در چند ساعت تمومش کرد. مجموعهای از داستانهای کوتاه سورئال. اگر به این سبک از داستان علاقه دارید یا اگه به حوندن داستانهای ایرانی علاقه دارید، خوندنش میتونه براتون جالب باشه و از اونجایی که کتاب کوتاهیه، حتی اگه خوشتون هم نیومد، چیز زیادی رو از دست ندادید.
کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» نوشتۀ بیژن نجدی رو نشر مرکز منتشر کرده. نسخۀ الکترونیکی این کتاب رو میتونید از طاقچه تهیه کنید.
* رسمالخط کتاب دقیقاً رعایت شده است.