SOGAND
SOGAND
خواندن ۶ دقیقه·۶ سال پیش

آخرین پست سری مطالب

در رابطه به نوشته های یکی از دوستانم درسته که برای من دعوت نامه نفرستاده که برم نوشته های وبلاگشو بخونم و قضاوت ناعادلانه ای در موردش داشته باشم.همون طور که خودش گفته

وبلاگ شخصی خودش هست اختیارش را دارد هر چه میخواهد بنویسد.

درسته عاطفه ؛نوشته های احساسی رو نمیشه نقد کرد چون پشت این نوشته ها ؛منطقی نیست و به قول تو

"نویسنده کسی هست که از جهات مختلف خانواده و جامعه و فردی و اقتصادی و عاطفی و .‌‌تحت فشار قرار گرفته
و خودش هم قدرت تحلیل موقعیتش و تصمیم و تشخیص رو نداره "

مشکل اینجاست که همیشه یکی را با یکی دیگه مقایسه می کنن و به خاطر این آدم ها رو بی اعتبار می کنن

مشکل من فقط و فقط با گزاره ای که به کار برده

"همه"

همه مردها فلان ،همه مردها اينجور و...!زماني كه جمله رو اينجوري شروع ميكنن،اول از همه تربيت خودشون دوم تحصيلاتشون ،بعدش شعور نداشتشون و در اخر خانوادتشون رو زير سوال ميبرين !اين نوع قضاوت زيادي مبتذله و يه چيزي در حد دوم دبستان كه ميگفتيم دخترا موشن مثل خرگوشن!

هر چی جلوتر میرم مردها نفرت انگیزتر و زمینی تر و متعفن تر میشن، همه غایتِ آمالشون س-کس-ه... دیگه قرار نیست تو دیدِ یک مردِ دوست داشتنی، زیبا باشم و از این زیبایی به خودم ببالم... پس چه فایده که زیبا باشم و یه پسر ناپاک از کنارم رد بشه و بگه جووون خوشکله؟ دیگه تو این سن و سال هر مردی که میبینی وامونده ی س-ک-س-ه، هیچ مردی پاک نیست، عشق تو هیچ قلبی نیست، همه مردایِ متأهل کثیفن و چشمشون دنبالِ زنایِ دیگه ست... پس بهتره که زشت و ژولی پولی باشی و کسی طرفت نیاد و تو در این خیال بمیری که عشقی هست)

درست است

ما اگر مفتش اعظم نباشیم و نخواهیم ایمان یا اعتقاد کسی را بسنجیم و درباره‌ی بهشت و جهنمش نظر دهیم،(آقای ...) حق داریم دست کم نشان دهیم که شخصی بنا بر آنچه گفته است و طبق قواعدی ظنی که ما برای فهم متن قائلیم، از سخنانش چه برداشتهایی می‌توان کرد و او/متن چگونه می‌تواند به پرسشهای ما پاسخ دهد. ما حق داریم/می‌توانیم درباره‌ی ارتباط اندیشه‌ها ،با مسائل که بر روی این افکار تاثیر گذاشتن تحقیق کنیم .شخص می‌تواند بیمار باشد بی‌آنکه خودش بداند! آنچه فکر او را به ما نشان می‌دهد زبان و بیان اوست و ما از همین راه به فهم این افکار می‌رسیم. پس، باید ببینیم روشهای ما در فهم متن تا چه اندازه کارایی از خود نشان می‌دهند.

البته، می‌توان این بحث را نیز مطرح کرد که دیدگاهها اشخاص می‌تواند هیچ ارتباطی با دیانت آنان نداشته باشند.و ما نمی‌توانیم این نگرشها را منافی با دیانت بدانیم.چون احساسی و از سر خشم نوشته شده شاید هم بتوانیم .

اما این استفراغ روانی

هرچه خطاهای شناختی، باورهای جزمی و متعصبانه، جهل،خرافه و مهرطلبی کسی بیشتر و عزت نفس، عقلانیت و واقع بینی وی کمتر باشد، میزان تولیدات مغزی وی منفی تر و سمّی تر بوده و برون ریزی آن ها را اصطلاحاً استفراغ روانی می گوییم که معمولاً موجب آزار و اذیت دیگران می گردد.

واین حجم از نفرت پراکنی و از جنسیتی تا قومیتی و نژادی برای من قابل قبول نیست.

این دوستمون توهین نژادی وقومیتی نکرده اشتباه نشه دارم یه بحث کلی می کنم

نمی دونم اما اگه منظورت اینه....... همینجوری بگو
وقتی یه پسر میگه دخترا اینجورین، منظورش همه دخترا نیس، منظورش فقط یه دختره، فقط یکی.
وقتی یه دختر میگه پسرا اینجورین، منظورشون خودشونه نه همه‌ی پسرا.

شکست عشقی میخورید مثل "تتلو" چرا میگید همه پسرا/دخترا مثل هم هستن، این کار اضافه خوریه که بخاطر یه نفر به همه توهین بشه،تا این اندازه سخیف و پرت ٱخه!

شايد اصلي ترين دليل سندروم ٣٠ سالگي رسيدن به اخر جاده ايه كه توش مجبوري انتخاب كني !!!!يا دنبال كردن ارمان و هدفت و پرداخت هزينه ،يا يك زندگي معمولي و تشكيل خانواده!!! خيلي ها سعي كردن نشون بدن هر دوش با هم شدنيه ولي جز عده قليلي همه مجبور به انتخاب شدن!!!!

تو هم بله تفاوت داری با همه ماها

زار زار گریستن با خشونت نوشتن یا بعضاً به باد ناسزا گرفتن درسته برای حال دلت خوبه اما اخه تا چه حدی

شکست های عاطفی پی در پی در زندگی، روانی آسیب دیده ، داشتن رابطه های مختلف

بهتره اخلاقیات رو دریابیم!

من اگه نقدی خواستم بنویسم .تنها به یک شخص نیست به دوستان خودمه به خانواده خودمه

به جامعه است.نه این شخص

بینش جامعه شناختی و بینش دینی من این رو میگه می تونم خیلی بحث کنم. راجب این موضاعات و این پست رو تا حداقل 30 پست ادامه بدم.اما به همین یک پست بسنده می کنم. اگر دوستان ویرگولی ومتخصصان هر حوزه ای چه روانشناسی،چه مذهب،چه فلسفه و........ به چالش می کشیدنم.و من دوست داشتم جواب بدم.و بگم این راهی که ما داریم میریم به ترکستان هست.با این حجم از اشتباه

این ادمای ترسناک

هیجانات دختر بودن

علی قنواتی:

حالا می‌شه فهمید چرا در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که احساس فروپاشی اخلاقی جهانی‌ه!

با نارو خوردن و فریب دیدن از رفتار اخلاقی ناامید نشیم. به‌جای ناامیدی منفعلانه خودمون رو به رفتار اخلاقی «مشروط» و «فعال» مجهز کنیم. یعنی چی؟ یعنی دربی‌اخلاقی پیش‌قدم نمی‌شیم، ولی اگه از طرف پاسخ متقابل نگرفتیم، بار اول ببخشیم و با صراحت بگیم، و از بار دوم تلافی کنیم!

در یک جامعه بی‌ثبات، منفعت‌طلبی لحظه‌ای و فریب‌کاری سکه رایج می‌شود و با گسستن شیرازه جامعه نهایتا همه متضرر می‌شوند!

به نظر می‌رسه در یک جامعه فروپاشیده و غیراخلاقی، هیچ راهی هم به تعالی و رشد نیست! چون تعالی و رشد ثبات می‌خواد و ثبات با رفتار اخلاقی حاصل می‌شه که جامعه فروپاشیده فرصت بروزش رو نمی‌ده! می‌بینین توی چه دور ناامیدکننده‌ای افتادیم؟ این همون ناامیدی تاریخی و عمیق از بشریت است!

ما قبل از این که کاملا ناامید بشیم یک لحظه صبر کنیم: با همه این ناامیدی فلسفی از بشر و ذات سودجوی بشر و ماهیت جامعه سفله‌پرور و فریب‌دوست بشری، زندگی بشر در طول قرن‌ها به وضوح بهتر و بهتر شده! نه تنها از نظر رفاهی که حتی از نظر اخلاقی! چه طور می‌شه این پارادوکس رو توضیح داد؟




من حرف متخصصانی را که در بهترین دانشگاه های دنیا تربیت شدند و حرف شان مورد قبول مجامع علمی است را قبول دارم.

نه هر آدم ناشناسی یعنی کسانی که عقدهایشان را دخالت نمی دهند.

نوشته ها ایشون شاید برای منی که بالای بیست سالمه آسیبی نداشته باشه

اما اونی که اسیب دیده و تازه میخواد وارد یه رابطه عاطفی بشه چی؟

من این طرز تفکر رو تحسین میکنم. و اگه پسر بودم حتما به خاطر این موضوع با این دختر ازدواج می کردم ههه.. و این کتاب خوندن رو اما خیلی سوال تو ذهنم دارم چطور ممکنه اینقدر خوب باشی ولی در کنارش هم این تفکرات رو داشته باشی

و دراخر باز هم حرف تو میشه عاطفه جان

و اما در مورد اراده

انسان تغییرپذیره و با هر انتخابی میتونه تغییر کنه بخاطر همین ضعفهای انسان هیچ اصالتی ندارن؛ اصالت به اراده و انتخابییه که میکنه

خوبه خودشم گفته من تغییر میکنم حرفم از این جا به بعد با خودشه

اصالت اراده در ارزش‌داوری انسان تبیین شده . نمیتونی بگی اراده اصالت نداره


و یکی دیگه این که دوستی در پست های قبل در مورد نوشتن یک تابو (پریود)من رو متهم به بی پروایی کردن

دوباره عرض می کنم

حرف زدن از تابو ها جامعه بی پروایی نیست.
ما هم بی حیا نیستیم. اره اگه خودم بودم این بی پروایی رو نمی کردم برای همین چون کسی دیگه نوشته
من جرئت کردم این جا به اشتراک بذارم
تفاوت بین حیا و تابو رو هم واضح تر کنم
! تابو،اسمشو اصلا نبر،هست
حیا،هرجایی اسمش رو نبر،هست
به نظر شما این جا مکانش نیست؟

امیدوارم زندگی خوب وخوشی رو داشته باشه و هر چه زودتر ازدواج کنه

مطالب مرتبط قبلی

1- پاسخ به یک کامنت ویرگولی

و در اخر اگه همه لینک هایی که دادم اگه مثل من در طول این چند ماه چند بار هر کدوم رو خوندید می تونید قضاوت بهتری از من و دوستمون بکنید.



دل نوشته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید