سهیل بهزادی
سهیل بهزادی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

در باب عشق

عاشقانه‌ها قلب آدم را نازک می‌کنند، قلبی که هر لحظه امکان شکستن آن هست.

ولی هرچه نازک‌تر، شفافیت آن زیادتر.

قلب‌های بلوری که درخشش زیر نور آفتاب، شهره عام و خاص‌اند.

قلب‌هایی که مثل خورشیدند و در بخشندگی گرمای وجودشان، خورشید را هم پشت سر گذاشته‌اند.

عشق همان معجون جاودانگی است که سال‌ها در افسانه‌ها به دنبالش هستند.

زمان با عشق زود می‌گذرد اما ساعت‌های عاشقی، سال‌های جاودانگی را پشت سر گذاشته‌اند.

کلمه معشوق را دوست ندارم.معشوق یعنی مورد عشق واقع شدن. برایم عشق‌های یک طرفه‌ای را تداعی می‌کند.

عشق معمای دو مجهولی است که نیازمند دو سوژه است.دو پرنده،دوماهی، دو انسان و دو دوهای متمادی!

با همه احترامی که برای عشق قائل هستم و زوجیت را لازمه‌ی آن می‌دانم،ولی در اعماق ذهنم اعداد فرد را دوست می‌دارم.

عدد فرد برتر و قوی‌تر از عدد زوج است و برای این حرف از اعماق قلبم دلیل می‌آورم.

گاهی ما آدم‌های ناکام مانده از عشق، در مدح و ستایش تنهایی می‌نویسیم، ولی خودمان هم می‌دانیم که همه‌ی اینها گلایه‌ و گریه‌زاری‌های است که به اندازه کافی نکردیم.

از ابتدا که چشم در این جهان گشوده‌ایم، تا بوده و هست، تحریک زوجیت بوده.

عشق دیگر عشق نیست بلکه تکلیفی شده که بر گردنمان است و باید مثل بقیه این کار را انجام بدهیم.

عشق مثل غذا خوردن و دویدن نیست یا یک مرحله از زندگی که همه باید یکسان بگذرانند.

همه ما پتانسیل عاشق شدن را داریم، به لطف هورمون‌های موجود در بدنمان. اما هر پتانسیل قرار نیست به فعل تبدیل شود.

نسل انسان بواسطه همین هورمون‌ها و موضوع بقای نسل است که رنگ و بوی عشق به خود گرفته و ادامه یافته است.

افزایش میزان تسترون خون هنگام دیدن جنس دیگر عشق نیست. مکانیسم بقای انسان است که به جفت گیری و تولید مثل ختم می‌شود.



پ ن: شطحیات ذهن پراکنده نویس من است، بر آن خرده نگیرید. صادقانه بگویم متن عامه پسند نوشتن را نیاموخته ام. فعل و انفعالات نورون هاست + شهود حاصل از افکار سمی و مرد افکن.


بررسی عشق به شکل هورمونی برای پوزیتیویست های عزیز!(بخوانید، باشد که رستگار شوید)

https://vrgl.ir/oEJDK


عشقتنهایی
یک عدد روان نشناس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید