عشق حقیقیترین لذت و زیباترین جز جدایناپذیر زندگی هر فردی است. طراوت و قدرتی که عشق در وجود انسان میسازد وابستگی او به مادیات و ترس و اضطرابش از مشکلات و گرفتاریها را کاهش میدهد. آن که گرما و زیبایی نور خورشید را حس کرد نور چراغها برایش از ارزش میافتد، چون میداند هیچ کدام از آنها نمیتوانند به قدر خورشید این دنیا را از سیاهی دور کنند. عشق در زندگی چون خورشید در آسمان است، وجودش موجب زیبندگی انسان و نبودش باعث تاریکی و خفتگی دل میشود. انسانها هر چقدر ثروت جمع کنند، هر چقدر به جایگاه و مقام والاتری برسند، باز کمبود بزرگی را درون خود احساس خواهند کرد، کمبودی که شاید در ظاهر نتوان آن را دید اما از درون به مرور انسان را ضعیف و بیحوصله میکند، زندگی برایش یکنواخت و دور از هیجان میشود. دنبال راه چارهایست برای خلاصی از این وضع اما در هیچ چیز جز عشق آن را نمییابد حال آنکه عشق چیز سادهای نیست که بتوان به راحتی آن را به دست آورد، در این دنیا با این جسم و تواناییهای محدودش این کار بسیار سختی است و هر که از عهدهی این کار برنیاید از عشق زده شده گمان میکند برای زندگی به چنین چیزی نیاز ندارد و سعی میکند این کمبود را با کارهای نامناسبی پر کند یا اینکه مجبور به تحمل و کنار آمدن شود. اما نمیداند عشق را نفهمیده، به حقیقت آن نرسیده و لذت سرشارش را نچشیده که اینطور از آن فراری است.
در دنیای امروز دوری میان انسانها و شکستن دلها روز به روز رو به افزایش است و بیحوصلگی و کم آوردنها نیز به طبع آن بیشتر. در چنین اوضاعی تنها در رؤیا و ذهن که محدودیتی ندارند شاید بتوان زیبایی عشق را دید و از آن لذت برد و برای مدتی کمبود خود را فراموش کرد. آنان که رؤیای قدرتمند و قلم توانایی دارند عشق را بدون محدودیتهای این دنیا به تصویر میکشند و سعی میکنند با استفاده از کلمات، طعم تجربهی عشق را بچشانند. یک دنیا، یک زندگی، و انسانهایی که با معیارهای خود ساخته و سعی دارند عشقی که در واقعیت از آن محروم بوده را با کلمات خود، برای خود و بقیه ایجاد کنند. اینجاست که در مییابیم چرا رمانهای عاشقانه امروزه این چنین خواهان دارند.
رمان، دنیای رؤیایی که میتوان در مدتی کوتاه یک زندگی را از ابتدا تا انتها تجربه کرد و احساساتی را به چشم دید که شاید هیچوقت در زندگی واقعی امکان تجربهی آنها وجود نداشت. در این دنیا با انسانهای جدیدی آشنا میشویم، با آنها زندگی میکنیم، با آنها خوشحال شده و میخندیم، با آنها ناراحت شده و گریه میکنیم، و مهمتر از همه با آنها دوست شده و عشق میورزیم، عشقی آگاهانه که با شناخت آنها، با دیدن احساسات و افکار و باطن واقعیشان بدست آمده که در دنیای پیرامون امکان بدست آوردن آن بسیار سخت خواهد بود. ما امکان انتخاب زندگی و دنیای دلخواه خود را از بین رمانهای عاشقانه داریم و میتوانیم در جهانی قدم بزنیم، شخصیتهایی را ببینیم، احساساتی را تجربه کنیم که هیچوقت فرصتشان در اختیارمان نبود. این فرصت بدون هزینهی عمر به ما داده میشود تا از تجربهی عشق شخصیتها چطور عاشق بودن و چطور عاشقی کردن را یاد بگیریم، از پیمودن راههای اشتباهی که به سرانجام بد ختم شدهاند دوری کنیم و راههای درست را بشناسیم. تا اینجا میتوان گفت رمان عاشقانه، تجربهی یک زندگی را به ما هدیه میدهد، کمبود عمیق عشق را از یادمان میبرد و میگذارد این توان را بدست آوریم مدتی از بند افکار آزاردهندهای که شرایط سخت و درگیریهای زندگی به ناچار بر ما تحمیل کرده رها شده و در لحظهای هر چند اندک از رویارویی با اتفاقات هیجانانگیز لذت ببریم. حال در کافهای بر صندلی بنشینید، همراه با نوشیدن قهوه، رمانی عاشقانه در دست گرفته و ساعتی در دنیای آن بدون خستگی قدم زده، عشق را تماشا کنید و لذت ببرید.
اگر شما هم طرفدار رمان عاشقانه هستید برای شما عزیزان در بخش دانلود رمان عاشقانه ناول کافه ، رمان های بیسار زیبا و قلم قوی اماده کردیم.