پیشینه آنچه ما امروز به نام بکلاگ (Backlog) میشناسیم شاید به عصر نوسنگی، حدود ۱۰ هزار سال قبل، بازگردد!
زمانی که انسان خردمند (Homo sapiens) از عادت صدها هزار ساله مهاجرت و کوچنشینی خود دست کشید و به یکجانشینی روی آورد. او بهزودی آموخت که چگونه باید برای گذران زمستانهای سرد، در فصول گرمتر سال هیزم کافی «جمعآوری» و «نگهداری» کند. او بدون آنکه بداند، مفهومی ارزشمند به نام بکلاگ را اختراع کرده بود!
بکلاگهای هیزمی، با توجه به اهدافی که انسان برای خلقشان در سر داشت، «بهمرورزمان» خصوصیات حیاتی و ویژهای به خود گرفتند:
از سوختنیترین چوبهای موجود در جنگل ساختهشدهاند. در میان آنها چوبهای نسوز و بیکیفیت دیده نمیشود. بهمنظور افزایش بهرهوری و حفظ انرژی، از جمعآوری و شکستن چوبهایی که قابلیت «خوب سوختن» ندارند اجتناب میشود.
تقریباً همه قطعات چوب موجود در بکلاگ به یک اندازه بریده و یا شکسته شدهاند.
قطعات «خُرد نشدۀ خیلی بزرگتر» در ردیفهای زیرین قرار میگیرند.
هر قطعه از چوب موجود در بکلاگ بدون نیاز به کار و فراوری اضافه، بلافاصله قابل انداختن در آتش است. همه قطعات برای سوختن، بالقوه «آماده» هستند.
برای صرفهجویی و استفاده حداکثری و بهینه از فضا، قطعات چوب با توجه به زوایای هندسیشان در کنار هم چیده و «جور» میشوند.
خشک ماندن و «سلامت» بکلاگهای چوب به شکل مستمر بازرسی میشود تا از پوسیدگی و باران محفوظ بمانند.
همه قطعات چوب در ابعادی که «مناسب مصرف» است بریده و خرد میشوند. نه آنقدر بزرگاند که حملشان مشکل باشد و نه آنقدر کوچکاند که انرژی و «ارزش» کمی در هر واحد تولید کنند.
در زمان مصرف، قطعات چوب از «بالاترین ردیف» بکلاگ برداشته میشوند. احتمالاً قادر به برداشتن قطعات زیرین نیستید.
عموماً حجم بکلاگها بهاندازه طول یکفصل سرد در نظر گرفته میشود و از انبار مازاد چوب پرهیز میشود.
قطعات چوب با توجه به ابعاد دهانه و حجم اجاق خانه شکسته میشوند. استفاده مستقیم و بیواسطه از بکلاگ کلبهای در کلبۀ دیگر بهندرت امکانپذیر بوده است.
تمامکارهای بکلاگ با مشارکت تمام اعضای خانواده انجام میشده است. از انتخاب و جمعآوری چوب از جنگل گرفته تا شکستن و چیدن آنها در پشت خانه!
خصوصیات بکلاگهای چوبی، احتمالاً بیش از اینهاست. ویژگی دیگری میشناسیم که در لیست بالا نیاورده باشم؟
به نظر میرسد دلیل تأکید چارچوبهای چابک، مانند اسکرام، بر واژه بکلاگ برای «فهرستی اولویتدار از ویژگیهای ارزشآفرین محصول»، اشاره غیرمستقیم و ظریف به اشتراکاتی است که با بکلاگ های چوبی قدیمی دارد.
آیا بکلاگ محصول شما نیز به همان خوبی بکلاگ هیزمی موجود در کلبۀ اجداد قرونوسطاییمان هستند؟ فصول سرد در طول پروژههای توسعه محصول چه زمانی فرامیرسند؟
آیا عدم قطعیت موجود در پروژههای توسعه محصول، همچنین ماهیت چرخش انتقالی پرشتاب اینگونه پروژهها و درنتیجه فرارسیدن زودبهزود فصول تاریک، سرد و پر چالش در آنها، مؤید آن نیست که لازم است زمان بیشتری صرف بکلاگهای محصولمان کنیم؟ حتی بیش ازآنچه همکاران نوسنگیمان برای رسیدگی به بکلاگهای چوبیشان صرف میکردند!