SohiTheWriter·۷ سال پیشزیباترین اندوه دنیا.؛.کوچکتر که بودم لب پنجره ی آشپزخانه می نشستم و به خیابان نگاه میکردم،رفت و آمد ها برایم مانند فیلم جذابی در برابر چشمانم بود. مرد کت شلواری برایم تداعی کلمه ی مهندس بود ! خانم مو بلندی که میدوید و لبخندی بر لب داشت محو وناخواسته... پسرکی که در سوی دیگر کنار مردی به او نگاه میکرد و دستانش آغوش شده بود.پیرمرد کم سخنی که در دکه ی بسیار کوچک...
SohiTheWriter·۷ سال پیشچرا خاله زنک کردن به امری حیاتی تبدیل شد...؟!بیگانگی در عام اجتماعات شهرهای شلوغ حسی هنجار و منطقی ست. مردم باید از هم بیگانه و به صورت واحساسات دیگری تا حد ممکن بی تفاوت باشند. جایی خواندم در شهرهای بزرگ اطلاعات جاری به ذهن آنقدر زیاد ست که فکر فرد را درون حبابی ساخته از هدفون و خیال و تمرکزی درونی قرار میدهد تا بتواند تمام جزئیات غیرضروری اطراف را پس بزند و از فکر مشغولی های بی جهت تا جای ممکن در امان بماند. در...