خواندن ژول ورن را از کودکی شروع کردم. قدیمترها نسخههایی برای کودکان و نوجوانان از آثارش چاپ میشد. آثاری مثل بیست هزار فرسنگ زیر دریا، میشل استروگف و یا جزیره اسرارآمیز. نمیدانم این سری از کتابها با آن جلدهای جذابشان که تماشای آنها در کودکی، یکی از تفریحاتم بود همچنان چاپ میشوند یا نه. خوشبختانه اما، آثار ژول ورن در حال حاضر توسط نشر ققنوس برای بزرگترها (یعنی به همان شکلی که ژول ورن نوشته) در حال چاپ هستند.
اخیرا خواندن «۵ هفته در بالن» ژول ورن چاپ انتشارات ققنوس و ترجمه حسین سلیمانینژاد را به پایان رساندم. این رمان قصهی دانشمندی ماجراجو به نام فرگوسن و دو همراهش است که به قصد تکمیل اکتشاف کاوشگران اروپایی دیگر، راهی سفری ۵ هفتگی و با بالن بر فراز قاره آفریقا میشوند. دلیل انتخاب بالن توسط دکتر فرگوسن، کنترلپذیر بودن آن در کنار در امان بودن است، زیرا که کاوشگران قبلی اغلب دچار دردسرهای زیاد و حتی مرگ توسط بومیان آفریقایی شده بودند.
ژول ورن سبکی مخصوص به خود دارد. او همچون کودکی، علاقهمند به ماجراست و همچون صنعتگری ماهر، اجزای مکانیکی را میشکافت. او قابلیت آن را دارد که بالنی را در ذهن خود با تمام اجزای لازم بسازد، چالشهای آن در این سفر ۵ هفتگی در برابر انواع اتفاقات مانند بادهای شدید، عبور از کوهستانهای بلند، رکود هوا، سردی و گرمی هوا و همچنین زوال مخزن آن در انتهای سفر را تشریح کند و در مقابل از این چالشها ماجرا خلق کند.
دقیقا به دلیل همین خصوصیت ژول ورن است که از کودکی با او همراه هستم و هر از گاهی به یادش میافتم. او نه صنعتگر است و نه نویسنده، بلکه انسانی چند بعدی و دوستداشتنی است که مانند کیمیاگری از ترکیب این دو پیشه، هویت جدیدی به نام ژول ورن را خلق میکند که نه تنها میتواند انسانها را از سنین کودکی تا بزرگسالی، هم چو قصهگویی سرگرم کند، بلکه میتواند تاریخ علم و سیر تحولات علمی را آموزش دهد و در نهایت، از این تخیل قوی و دانش علمی خود استفاده کند تا آینده بشر را همچون رمانش «از زمین به کره ماه» پیشگویی کند.
انسانهایی مثل ژول ورن اغلب در جهان ما که نهایتا جهان تک بعدیهاست چندان مطرح نمیشوند، زیرا که انسانها نمیتوانند به راحتی آنها را دستهبندی کنند. اما ژول ورن موفق میشود جاودانه شود و نوع نگاه خود به جهان را در غالب داستان به خواننده خود منتقل کند. نگاهی علمی همراه با خلاقیت، جسارت و ماجراجویی. ژول ورن به ما نشان میدهد، افرادی که علم را متحول کردند، در واقع ماجراجویانی جسور و در عین حال باهوش هستند، نه منزویانی گوشهگیر.
من بخش زیادی از علاقه خود به کشف چیزهای جدید و ماجراجویی را مدیون ژول ورن هستم و اگر زمانی پدر کودکی شوم، حتما فرزندم را با آقای ژول ورن دوست داشتنی آشنا میکنم.