و بعد تو میمیری (And then you die) | خب ساعت نزدیکای 5 بود...نشسته بودم روی صندلی و منتظر بودم ساعت 5 بشه و زودتر برم خونه، از اونجایی که کل کارام رو انجام داده بودم و همکارام همه تقریبا رفته بودن تصمیم گرفتم ادامه کتابی که شروع کرده بودم رو بخونم، گوشیمو در آوردم و شروع کردم به خوندن ادامه کتاب،یادمه آخراش بود و لحظه شماری میکردم که ببینم در نهایت چطور نویسنده (مارک منسون) کتاب رو تموم میکنه.
حتما بهتون خوندن این کتاب رو توصیه میکنم و شاید در آینده خودم این کتاب رو معرفی کردم و بیشتر در موردش صحبت کردم ولی میتونم بگم خیلی توی زندگی من تاثیر گذاشت و الان با اختلاف بهترین کتابی هست که خوندم، بعد از این کتاب دیگه هیچ کتابی نتونسته من رو راضی کنه :)
رسیدم به چپتر 9 (بخش آخر کتاب) حقیقتا شوکه شدم وقتی جمله بزرگ سرفصل رو خوندم که نوشته بود: و بعد تو میمیری !
راستش انتظار این رو نداشتم ولی با خوندنش یکسری جرقه هایی داخل ذهنم خورد و باعث شد یکم به زندگی نگاهم رو عوض کنم، نویسنده تلاش میکرد بخش روشن و زیبای مرگ رو توصیف کنه، اینکه چطور مرگ تبدیل به محرک در زندگی انسان میشه، اینطوری شد که الان تصمیم گرفتم دیدگاهم رو با توجه به مرگ که پایه، اساس و بنیانش خوندن اون بخش از کتاب بود رو اینجا بنویسم.
مرگ چیزی نیست که بتونیم متوقفش کنیم یا نپذیریمش یجورایی "شتری هست که در خونه هممون میخوابه"، مرگ یک آینه هست، آینه ای که هر روز بهمون یادآوری میکنه: بیدار شو، برای رویاهات بجنگ، عاشق شو، تجربه کن، عجله کن و حسرت بخور، مرگ اینجاست که بهمون یاد آوری کنه هر روز توی زندگیمون مهمه، مرگ نه دشمن ماست و نه پایان واقعی بلکه مرگ اینجاست تا فقط بگه از زندگی لذت ببر، چون فقط یکبار زندگی میکنی
مرگ بهمون کمک میکنه که از محدودیت زمان استفاده کنیم و بهترین خودمون رو بسازیم.
یجورایی مرگ مارو رها میکنه، اینکه بدونی در آخر میمیری بهت کمک میکنه همین اول مسیر تکلیف خودت رو مشخص کنی، دیگه هر روز سر کاری که ازش متنفر هستی نری، برای علاقه و آرزو هات تلاش کنی، دنبال مادیات نباشی و فارغ از اینکه کدوم نقطه از این کره خاکی هستی بهت میگه که از زندگی لذت ببر.
بهت میگه بیشتر با اطرافیان وقت بگذرون، بهت میگه کمتر برای چیز هایی که ارزش ندارن حسرت بخور و انرژی بزار، یکجورایی ما رو مجبور میکنه از زندگی لذت ببریم، از ساده ترین چیز ها مثل یک خنده ساده، یک روز بارونی، یک جمع دوستانه و به قول مارک منسون بهت میگه که برای چه چیزی بیشتر تره خورد کنی !
نمیخوام خیلی وقتتون رو بگیرم دوست داشتم خیلی خلاصه و کوتاه باشه، امیدوارم که لذت برده باشید و دهنتون رو مشغول کرده باشه و اون سوال که "من چرا زنده ام و برای چه هدفی زندگی میکنم" رو تو ذهنتون ایجاد کرده باشه.