Ahmad Reza Soleymani
Ahmad Reza Soleymani
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

چرا اجزاء مناقشه مهم است؟

«واژه»خردترین بخش یک‌جمله است. این یک متن برای تبیین اصول نگارش نیست. می‌خواهم از سویه‌ای جزیی‌نگر به یک «مفهوم» برسم. به مفهومی که گاهی به‌سادگی از کنارش رد می‌شویم و از آن درست و به‌جا، بهره نمی‌بریم. به یک «اتفاق» به‌ظاهر ساده در امور روزمره، که شاید در نگاه اوّل، بار منفی هم در بر داشته باشد؛ «مناقشه».

«مناقشه» را معنا کردن خیلی سخت نیست. واژه‌نامه‌ها و اساتید فن، این کار را خیلی خیلی به‌تر از من انجام داده‌اند. من حالا و این‌جا با مفهوم آن کار دارم. با آن‌چه از آن «فهم» می‌کنیم. کمی به عقب برگردم، به اولین جمله‌ی این یادداشت. جمله‌ای که از تعدادی «واژه» با نقش‌های مختلف تشکیل شده است.

من دارم این یادداشت را در «نُت پَد» گوشی‌ام تایپ می‌کنم. با حرکت انگشتانم روی صفحه‌کلید لمسی، از ترکیب حروف، به واژه‌ها می‌رسم و در نهایت، جمله می‌سازم. البته در «نهایت» که باید از مجموع این جملات به یک «مفهوم» برسم. دور نشوم. این یادداشت با این که «صدا»ی فیزیکی ندارد، امّا هم برای من و هم برای شما، صدایی ذهنی دارد. آن‌ها که من را می‌شناسند، چه‌بسا تُن و رنگ و شیوه‌ی حرف زدن من را به‌یاد بیاورند و از همان دالانِ ذهنی، این متن را بخوانند. امّا آن‌هایی که صدای من را نمی‌شناسند، با تُن و رنگ و شیوه‌ی حرف زدن خود، این یادداشت را خواهند خواند. به همین دلیل، این یادداشت -یا هر متن دیگری- می‌تواند گونه‌ای «مناقشه» باشد؛ با معنای مترادفِ «بحث». پس آن زمان که با گفت‌و‌گو هم به «مناقشه» می‌پردازیم، در بُن، داریم از واژه‌ها به شکل صوتی آن استفاده کرده و «جملات‌»مان را شکل می‌دهیم. ترکیباتی «وصفی» یا «اضافی» که برای رساندن «مفهوم» ذهنی‌مان ساخته و به‌کار گرفته می‌شوند. در نتیجه در هر «مناقشه»، این «واژه‌»ها هستند که ساختمان مفهومی ما را می‌سازند و به تعبیری، این‌جا هم «جزئیات» نقش مهمّی بر عهده دارند. این اجزا، مایه‌ی «مفهوم» را می‌سازند و باید تدقیق شوند. همان‌طور که من، حالا برای تایپ جملات این یادداشت، سعی دارم مناسب‌ترین واژه‌ها برای مفهوم مقصودم را انتخاب کنم، در «مناقشه»ی رودررو هم، این تلاش بایسته است. اجزا، دارای «وزن» و «تشخص» هستند و کوچک‌ترین اهمال در انتخاب آن‌ها، بار معنایی به‌دنبال خواهد داشت که نه‌تنها ممکن است گوینده را از مقصد دور کند، بسا به مسیری دیگر می‌برد که در اصلِ کارکرد، خلل ایجاد می‌کند. اهمیّت «درست‌گویی»، از نگاه کارکردی، با «درست‌نویسی» همتراز است، پس باید به آن دقّت کرد. اگر قدرت تکّلم از بارزترین ویژگی‌های انسان است، باید قدر ببیند و چه‌کسی قدردان‌تر از هم‌اویی که از آن بهره می‌برد.

گفت‌و‌گودرست نویسیزندگی سالمخودشناسیالف ر سلیمانی
من به سیب عاشقم... که می‌شود خواندش و نوشتش. که می‌شود برایش آه کشید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید