من هنوز هم با این قوانین نانوشته به عنوان اخلاقیات مشکل دارم. اگر سیر تکامل انسان رو بررسی کنیم، متوجه می شیم پارامترهایی که در زمان و عصر حاضر به عنوان ارزش ( شما ببینید اخلاقیات ) شناخته می شن، ۴۰۰ سال پیش اصلا وجود خارجی هم نداشتن. حتی اگر بررسی گسترده تری انجام بدید و فرهنگ کشورهای مختلف رو بررسی کنید متوجه می شید چیزی توی سرزمین عزیز ایران به عنوان اخلاقیات شناخته می شه، با توجه به جغرافیای عرضی متفاوت خواهد بود.مثال؟ اگر توی ایران زندگی کرده باشید و با مترو و اتوبوس رفت و آمد داشته باشین، حتما با صحنه ای روبهرو شدید که یک جوان جای نشستنش رو به یک آدم سالمند داده. این توی فرهنگ ما به عنوان اخلاقیات شناخته می شه اما اگر همین حرکت رو توی کشور پیشرفته ای مثل آلمان انجام بدید برخورد متفاوتی خواهید دید و اونجا به چشم اخلاقیات یا ارزش اجتماعی بهش نگاه نمی کنن.
اخلاقیات ساختهی دست بشر امروزی ( دیروزی ) هست. یعنی ( به نظر من صرفا ) تزریق بحثی به اسم اخلاقیات به جوامع صرفا برای کنترل بیشتر اقلیت در راس قدرت بر روی اکثریت رعیت بوده و هست. بحث از اونجایی شکل گرفت که داشتم می گفتم اگر من برم به یک خانمی که توی رابطه ( به شکل ازدواج ) پیشنهاد بدم که رابطه رو تموم کنه و با من رابطه ی جدید رو شروع کنه، چه اتفاقی می افته. بحث رسید به این نقطه که از نظر اخلاقی من کار درستی انجام ندادم. اما هیچ وقت چرایی این موضوع برای من حل نشد. انسان قوه تشخیص و تصمیم گیری داره و پیشنهاد من صرفا یک پیشنهاده، مثل دعوت به صرف یک لیوان قهوه یا هر چیز روتین شبیه به این. طرف مقابل می تونه بپذیره، می تونه نپذیره. اما پاسخ های که دریافت کردم برام عجیب تر بود، اینکه من محکوم شدم به مسئول بودن در قبال صدمه خوردن شخص سوم اون رابطه. آیا واقعا من در مقابل اون آدم مسئولیتی دارم؟ آیا واقعا رفتار من، تصمیم من و پیشنهاد من ارتباطی به اون شخص سوم داره؟ جواب من همیشه نه بوده به این سبک سوالها. در مقابل من رو به این چالش کشیدن که اگر خودم توی رابطه باشم و کسی به پارتنر من همچین پیشنهادی بده آیا " خوشم میاد " ؟ تیپیکال بحث ایرانی. مهم این نیست که من خوشم بیاد یا نیاد، اصلا منی اینجا مطرح نیست، همه چیز پارتنر من و تصمیم اونه. من به عنوان یک آدم به تصمیم اون احترام خواهم گذاشت فارغ از اینکه تصمیم خوشایند من باشه یا نباشه. اما اینکه آیا اون تصمیم به من صدمه می زنه یا نه و مسئولیتی به گردن طرف مقابلم یا شخص سوم هست رو نمی تونم بپذیرم. بله ، من ممکن هست که صدمه بخورم، اما زندگی مملو از صدمات سنگین تری هست اگر حداقل ها رو رعایت نکنیم.
با تمامی این اوصاف، اخلاقیات ساختهی دست بشر و برای کنترل بیشتر بر روی افکار عمومیه. من هنوز هم نمی تونم چیزی رو به عنوان اخلاقیات یا عرف جامعه به عنوان دستور کار بپذیرم.