Solmaz Imani
Solmaz Imani
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

از خود زندگی مینویسم.

وقتی به مرگ نزدیکی از این تریپای حل مسائل بر میداری. یک سری ها ناغافل میرن و یک سری مث من وقت میکنن که جمع بندی کنن. البته مریض شدن من دلیل بر مرگم نیست ولی خب نمیشه انکار کرد این مواقع جور دیگه ای به مسائل نگاه میکنی مثل کسی که میخواد بره برای همیشه .



روزای اول که تومور دار شدم به این فکر کردم که همیشه حس میکردم عمر طولانی با تن سالم خواهم داشت. چون خیلی کارها دارم که باید انجام بدم و خدا هم بالاخره حواسش به کارام هست.

خب حالا این منم کسی که دو تا تومور نادر داره و قراره قبل از عملش بنویسه. شاید امیدوارم این جای پنهان که کسای زیادی من رو نمیشناسن باعث بشه راحت بنویسم. مطمئنا مشخص شده هیچی تو این دنیا قطعی نیست.

اگر زندگیم تموم بشه الان به طرز جالبی اماده هستم. یک خاطر آسوده ای دارم که نمیشه توصیفش کنم. اما بخاطر اینکه بعضی ها حس منفی ای نسبت به مرگ دارن من از خود زندگی صحبت میکنم.


مرگزندکیزندگی سالمشادیکهکشان
به هر چیزی که دریچه جدیدی به روم باز کنه علاقه مندم. از طبیعت، هنر، افسانه و اساطیر، نجوم گرفته تا....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید