در حال یادگیری دانشها یا در حال جمعآوری کتابها؟
متنفر از «حال» !
به نام خدا.
سلام
این یه نوشته خیلی کوتاهه راجب «یکی» از «دلیل» هایی که آدما از یه جایی میرسن به یه جای دیگه. به نظر من که دلیل خیلی قدرتمندیم هست و خیلی آدم ها هم به خاطر این دلیل به یه جاهای خوبی رسیدن.
در واقع منظورم دلیلیه که بعضی آدما به خاطر اون، از یه جاییی که ازش راضی نیستن، میرسن به یه جایی که ازش راضی هستن.
حالا این چه دلیلیه؟ تنفر از حال!
وقتی از شرایطی که الان داری متنفر باشی، خیلی انگیزه «واقعی» داری برای خلاص شدن از شر اوضاع حال.
در واقع تو دیگه انگیزه ات رو از یه سخنرانی انگیزشی مسخره و چند تا حرف خوشگل نگرفتی، کل دنیات و وجودت اصلا انگیزس برای رهایی از اوضاع حال.
هرچه بیشتر متنفر باشی از اوضاع حال، «احتمالش» زیادتر میشه که رهایی بدی خودت رو!
هرچی بیشتر متنفر باشی از اوضاع حال، خود به خود تلاشت زیاد میشه و انگیزه ات هم زیاد . . . و واقعی.
دیدی خیلی وقتا یه چیزای خوبی رو می خوای ولی به سمتشان نمیری یا تلاشت اونقدری کافی نیست؟ شاید دلیلش اینه از اوضاع الانت به میزان کافی تنفر نداری!
یا علی.
بعضی مقاله های دیگه من:
مطلبی دیگر از این انتشارات
بدون «سوگیری»: شدنی یا نشدنی؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چند تا عکس برای کار کشیدنِ بیشتر از نورون های دستگاه عصبی مرکزی
مطلبی دیگر از این انتشارات
من و کامنت ها در ویرگول: از این به بعد