چه بودند واژه هایی که نگاشته نشدند و چه خیر و چه نیکوست! چرا که نوشتن هر کدامشان حقیقتاً خیانتی می بود بر خودم، بر بشریت.
و چه بودند واژه هایی که جانم را ذره ذره می فرسودند؟
سایشی هلاکت بار
و چه نا بهنگام با بازدمی، بغض بسته ی روح مرا ترکاندند
روزنی را ساختند برای تقابل ها
سیاهی ها، ترس ها، نسیان ها، زشتی ها و مرارت ها
شک ها و قطعیت ها
من ها و من ها
و آسایشی را در آوندهای طلب ام.