من عاشقِ تمامِ ماهگردها و سالگردها هستم. هر بهانهای باشد من استقبال میکنم.
ماهگرد آشنایی، سالگردِ تولد و غیره.
مثلا خودم اعتراف میکنم که هر زمان که غم به دلم دهید، قدرتم برای کنار آمدن با آن غم بسیار بالا تر از خودِ غم است. مگر بدانید که زمانش کِی باشد.
مثلِ روزِ تولدم. آنوقت است که ۳۶۵ روز زمان لازم دارم تا حالِ خوبم را پیدا کنم.
من همیشه ماهگردِ آشناییمان را یادم بود. -دلسرد میشدم چیزی بپا نمیکرد برای جشن گرفتن.-
از در و دیوار و درهم و برهم گفتم و گیج شُدید، لب کلام: آقا جان؛ تولدت مبارک باشد! من هیچ کدام از ماهگرد ها و سالگردها را یادم نمیرود، هر چقدر هم که برایم جهنمشان کرده باشی.
8-مرداد-1398