تا جایی که من اطلاع دارم، اهمالکاری در نوشتن پایاننامه و رساله یک بیماری شایع است که هم خودم و هم اکثر اطرافیانم به آن دچار هستند. این روزها هم به جای این که بنشینم و رساله را بنویسم، در مورد علل این گونه اهمالکاری مطالعه میکنم.
بدیهی است که چنین پدیدهای علل متنوعی دارد که از آن جمله میتوان به ابهام در موضوع، بیانگیزه بودن، کمالگرایی، تنبلی و ... اشاره کرد؛ یکی از علل اهمال کاری را قبلا در اینجا مورد بررسی قرار دادیم؛ ولی یکی از مهمترین علل آن «سوگیری فرا اعتمادی» است. سوگیری فرا اعتمادی یا اعتماد بیش از حد به خود به معنای اعتقاد بیاساس در مورد تواناییهای فردی شخص است. آزمایشات نشان میدهد که افراد هم در مورد تواناییهای خود در پیشبینی و هم در مورد دقت اطلاعاتی که در دسترسشان است برآوردی بیشتر از واقع دارند. به عبارت سادهتر اغلب مردم خود را از آنچه واقعا هستند، باهوش تر می پندارند و بر این باورند که اطلاعات بهتری نیز در اختیار دارند.
نتیجه این سوگیری در تدوین پایاننامه و رساله این میشود که با خودمان میگوییم هر فصل از رساله یک تا دو هفته زمان نیاز دارد و ما زمان بسیار زیادی در اختیار داریم و به سمت کارهای جذابتر گرایش پیدا میکنیم. هنگامی که شروع به تدوین میکنیم، تازه متوجه میشویم که تخمین ما از واقعیت درست نبوده است و دچار سرخوردگی و مشکلاتی از این قبیل میشویم و در نتیجه کار را بیشتر به تعویق میاندازیم.
به نظر میرسد یکی از راههای مقابله با فرا اعتمادی استفاده از مهلت پایانی (Deadline) است. یعنی در آغاز تدوین رساله با خود بگوییم نوشتن فصل اول چقدر زمان میبرد؟ یک هفته؟ پس یک هفته مهلت دارم این فصل را تدوین کنم و تاریخ اتمام فصل اول را یک هفته بعد تعیین کنم. سپس باید همه کارهای دیگر را به آن سوی این مهلت پایانی موکول کنم؛ یعنی با خودم بگویم رفتن به تفریح و جوج زدن باشد برای هفته بعد که تدوین این فصل تمام شد. اگر پیشبینی درست بود و در یک هفته کار یک فصل تمام شد میتوانیم به کارهای مورد علاقه خود بپردازیم، در غیر این صورت مهلت پایانی را تمدید کرده به کار خود ادامه میدهیم تا کار تمام شود. فصول دیگر را نیز به همین ترتیب با استفاده از مهلت پایانی به اتمام میبریم.
پاسخ منفی است. این اعتماد به نفس کاذب در بسیاری از جاها کار دست آدم میدهد. مثلا هنگامی که پروژهای را قبول میکنیم، تواناییهای خود را بیش از واقع ارزیابی کرده و زمان و هزینه پروژه را کمتر از واقع ارزیابی میکنیم. هنگامی که با واقعیت مواجه میشویم، هم پروژه با تأخیر مواجه شده است و هم هزینه بیشتری برده است که منجر به زیان ما میشود. در بازارهای مالی نظیر بورس نیز این سوگیری موجب تصمیمگیریهای اشتباه و در نتیجه ضرر و زیان در معاملات میشود که انشاءالله در آینده به آن خواهیم پرداخت.