طاهره خواجه گیری
طاهره خواجه گیری
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

مدیرعامل کاربوم: حالا جنگ بر سر تلنت‌هاست

این گفتگو بین طاهره خواجه‌گیری و میلاد بختی صورت گرفته است. این گفتگو به مناسبت ده سالگی بازار انجام شده است.

نقل قولی از میلاد بختی
نقل قولی از میلاد بختی


کمبود منابع انسانی، مهاجرت نیروهای متخصص، تغییر رویکردهای کارفرمایی و کارجویی در بازار کار، پیچیده‌ترشدن فرایند جذب و استخدام و مسائلی از این دست، موجب شده که بازار هر روز بیش از گذشته به سمت استارت‌آپ‌های حوزه کاریابی کشش پیدا کند. در اینجا برای بررسی دقیق‌تر نیروی انسانی در صنعت بازی و برنامه موبایلی شکل گرفته دور کافه بازار به سراغ میلاد بختی مدیرعامل کاربوم رفتیم تا از سختی‌ها در جذب نیرو و تلنت‌ها بگوید.

میلاد بختی، مدیرعامل کاربوم ضمن تشریح شرایط کنونی کسب‌وکارش، از تغییرات فرایند جذب و استخدام نیرو در بازار کار امروز نسبت به چند سال گذشته، تجربه کاربوم از رشد بدون هزینه بازاریابی، رقابت در بازار کاریابی آنلاین و... گفته است.

شما تیم کوچک پنج شش نفره‌ای داشتید که جذب سرمایه کردید و الان تیمی حدود ۳۰نفره دارید. اما قبل از جذب سرمایه، صرفا با توسعه محصول توانسته بودید که برند خود را در بازار عرضه کنید. از این تجربه بگویید. اینکه چگونه بدون هزینه مارکتینگ و صرفا با توسعه فیچرها توانستید محصول خود را به کاربران بشناسانید؟

در ابتدای کار چون پول مارکتینگ‌ سنگین و هزینه تبلیغات زیاد را نداشتیم و اصولا تفکر من هم همیشه به این صورت بوده که با هزینه کم جلو برویم، بیشتر سعی می‌کردیم فیچرهای معتبر و باکیفیتی طراحی بکنیم و محصول‌مان را با طراحی فیچرهای خوب جلو بیاوریم. بعد از جذب سرمایه هم این رویه ما تغییر نکرد. یعنی به این صورت فکر نکردیم حالا که پول داریم باید پول‌پاشی بکنیم و پول‌های زیادی خرج کنیم.

ما کماکان تلاش می‌کنیم که محصول‌مان و کیفیت محصول به نوعی باشد که با استفاده از فیچرهایی که مشکلات کاربران یا کارفرماها و سازمان‌ها را برطرف می‌کند، بتوانیم به نیازهای آنها پاسخ بدهیم.

البته برای اینکه کار سریع‌تر شود و رشد بیشتری بکند قطعا روی مارکتینگ هزینه بیشتری نسبت به ابتدای کار کردیم ولی کماکان اثرگذاری هزینه‌ای که می‌کنیم، برای من اهمیت زیادی دارد.

با همین روش مثلا کاربران اینستاگرام کاربوم از ۱۴هزار نفر به ۱۴۰هزار نفر افزایش پیدا کرد. ما در ابتدای کار به صورت کامل با آپروچ محصول جلو آمدیم و پول برای مارکتینگ نداشتیم. تمام تلاش ما این بود که محصول جذابیت‌هایی داشته باشد که آدم‌ها ترغیب شوند از آن استفاده بکنند. فارغ از این که جریان ترافیکی در آن وجود داشته باشد یا نداشته باشد.

حالا سوالی که پیش می‌آید این است که آیا کماکان هم می‌توان محصولی را با ایجاد فیچرهای جذاب جلو آورد یا اینکه تکیه بر محصول و فناوری جذاب، بیشتر مربوط به سال‌های گذشته است و الان قطعا باید مارکتینگ سنگین انجام شود تا یک محصول شناخته شده و کاربران از آن استفاده بکنند؟

به نظر من کماکان چنین روشی جواب می‌دهد و حتی من معتقدم و تجربه هم نشان می‌دهد که اگر محصولی در ابتدای کار خود به سراغ پروموت و مارکتینگ سنگین حرکت بکند شاید نتیجه لازم را نگیرد.

چون اگر در همان ابتدا به سراغ مارکتینگ و شهرت و دهان به دهان گشتن برود، احتمالا فرصت شناخت بازار را به دست نمی‌آورد و همین مسئله در ادامه کار قطعا یک سدّ بزرگی بر سر راه رشد چنین کسب‌وکاری خواهد بود.

در واقع تجربه من این گزاره را ارائه می‌کند که بهتر است که هر کسب‌وکاری در ابتدا محصول خود را در یک اشل و جمع کوچک‌تر پوزیشن بکند و به یک جایگاه پایدار برسد و بعد شروع به هزینه‌کردهای بیشتر بکند. ما اول باید اجازه بدهیم بیزینس مسیر خود را پیدا کند و در مسیر پول‌سازی قرار بگیرد. یعنی حداقل در مسیری قرار بگیرد که بدانیم می‌توان از آن مسیر پول درآورد و سپس به سراغ پوزیشن‌های گسترده‌تر برویم.

به نظر می‌رسد که کسب‌وکارهای مشابه شما که در بازار کاریابی فعالیت می‌کنند، هر کدام روی بخش خاصی از بازار یا به اصطلاح نیچی از بازار در حال کار هستند؛ شما مشخصا روی چه بخشی متمرکز شده‌اید؟ و اینکه می‌خواهم به این سوال پاسخ بدهی که دلیل تمرکز روی نیچ بازار چیست؟ آیا بازاری که در آن فعالیت می‌کنید کسب‌وکارها را سوق داده به اینکه بر روی بخشی از بازار تمرکز بکنند یا عالما عامدا چنین روشی را در پیش گرفته‌اند؟

به نظر من، خود کسب‌وکارها انتخاب نکرده‌اند که روی بخش خاصی از بازار کار کنند بلکه احتمالا روی بخشی از بازار تعداد آگهی‌ها در برخی از پلتفرم‌ها بیشتر است و همین خاصیت بازار آنها را به سمت‌وسوی خاصی هدایت کرده است.

همچنین کارفرمایان که متوجه می‌شوند برخی از آگهی‌ها در بعضی از کسب‌وکارها بیشتر از کسب‌وکار دیگری است، هر کسب‌وکار را به‌عنوان ارائه‌دهنده آگهی‌های مشخصی می‌شناسند و همین باعث شده که یک کسب‌وکار به تخصص خاصی مشهور شود.

ضمن اینکه ما تقسیم‌بندی خاصی در این صنعت داریم تحت عنوان مشاغل یقه سفید و مشاغل یقه آبی که شامل شغل‌های تخصصی و کمتر تخصصی می‌شود. کسب‌وکارهای حوزه کاریابی بیشتر روی مشاغل یقه سفید تمرکز دارند.

بنابراین با توجه به ترافیکی که دارند، ممکن است در بعضی از گروه‌های شغلی اقدامات موثرتری بکنند و پاسخ بهتری به کاربران‌شان بدهند و بنابراین به یک حوزه خاص مشهور می‌شوند.

یعنی در واقع این بازار است که کسب‌وکارهای این حوزه را به یک سمت‌وسوی خاص هدایت می‌کند. کسب‌وکارها در همه گروه‌های شغلی پوزیشن فعال دارند ولی ممکن است در برخی از گروه‌ها پوزیشن فعال‌تری داشته باشند.

بنابراین می‌توانیم بگوییم که روی نیچی از بازار کار می‌کنند. خود ما هم از این امر مستثنی نیستیم اما ممکن است که کاربران ما را با حوزه‌هایی مثل فروش و بازاریابی و مسائلی از این دست بیشتر بشناسند. یعنی تقاضای بازار هم جهت حرکت کسب‌وکارها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

در بازاری که شما فعالیت می‌کنید، کسب‌وکارها نوع رقابت‌شان به چه صورت است و اصولا بر سر چه چیزی رقابت می‌کنید؟

بخشی از رقابت به خاطر سازمان‌هایی است که با این پلتفرم‌ها همکاری می‌کنند. تعداد سازمان‌ها و تنوع آنها در صنایع مختلف هم از زمینه‌های رقابتی بین کسب‌وکارهاست. همچنین شرکت‌ها در حوزه رزومه برای اینکه دیتابیس کامل‌تری تری داشته باشند، با هم در رقابت هستند تا بتوانند به کاربران پاسخ بهتری بدهند.

جذابترین اتفاقی که اخیرا تجربه کرده‌اید، چه بوده است؟

اتفاق جالبی که اخیرا برای کاربوم افتاد این بود که تعداد کاربر ثبت‌نام‌شده کاربوم از مرز یک میلیون نفر گذشت.

الان به خاطر شرایط اقتصادی اجتماعی که در کشور حاکم است، در اکوسیستم استارتاپی شاهد موجی از مهاجرت افراد صاحب تخصص هستیم به خارج از کشور. شما در حوزه کاریابی فعالیت می‌کنید. چقدر چنین مسئله‌ای را لمس کردید و کلا چه تجربه‌ای در این زمینه طی ماه‌های اخیر برای شما ثبت شده است؟ آیا آن ذوقی که یک میلیونی‌شدن کاربران کاربوم دارید، همچنان ادامه خواهد داشت؟ همچنین می‌خواهم بگویی که چه تفاوتی وجود دارد بین زمانی که شما کارتان را شروع کردید با الان به لحاظ جایگاه کارجو و کارفرما در بازار کار؟

مسئله مهاجرت تلنت‌ها را خیلی زیاد تجربه و لمس کرده‌ایم. البته اثر این مسئله در درازمدت خیلی بیشتر خود را نشان خواهد داد. ما هر روز شاهد کاهش منابع انسانی متخصص در داخل کشور هستیم که ممکن است در نهایت به تخریب اکوسیستم استارتاپی منجر شود.

در مورد بخش دوم سوال‌تان باید بگویم که تا چند سال پیش، رقابت بیشتر بر سر پوزیشن بود یعنی افراد زیادی برای یک پوزیشن یا موقعیت شغلی وجود داشت اما الان محدودتر شده و بیشتر این تلنت‌ها هستند که کارفرمایان بر سر آنها دعوا می‌کنند. درواقع، دعوا الان در بازار کار بر سر تلنت‌هاست. یعنی پوزیشن بیشتر برای تلنت‌های محدودتر وجود دارد.

همچنین الان برند کارفرمایی اهمیت زیادی پیدا کرده و دیگر روش‌های سنتی معرفی کردن فردبه‌فرد کارایی ندارد. با توجه به محدودشدن تلنت‌ها و محدود‌شدن موقعیت‌ها، سازمان‌ها و کارفرماها بیشتر به سمت پلتفرم‌هایی چون کاربوم روی می‌آورند.

ضمن اینکه سازمان‌ها برای فرایند استخدام خود به ابزارهایی نیاز دارند که فردی که قرار است به استخدام آنها در بیاید بهتر سنجیده شود. به‌طور کلی، در مورد تاثیری که این سیل مهاجرت بر روی پلتفرم‌هایی مثل کاربوم می‌گذارد باید با گذشت زمان بیشتری، صحبت کنیم.

اگر بخواهید به چالش‌های اساسی حوزه‌ای که در آن فعال هستید اشاره کنید به چه مواردی می‌توانید اشاره داشته باشید؟

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها این است که بازار منابع انسانی در ایران هنوز شکل نگرفته است. همین عدم شکل‌گیری کامل و دقیق بازار موجب شده که سرمایه عمده‌ای هم به این بازار نیاید و اگر ما بتوانیم افراد قوی سرمایه‌گذار را به این بازار جذب کنیم، بازار می‌تواند به سمت جلو حرکت کند و توجه به این بازار بیشتر شود.

ده سالگی بازارمیلاد بختیبرندکارفرماییمنابع انسانی
دکترای زبان و ادبیات فارسی، روزنامه نگار و علاقه مند به کسب وکارهای آنلاین، استارت آپ، زنان و کارآفرینی، گردشگری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید