اگر کسی در حالِ رنج کشیدن است، صرفاً گفتن اینکه او واقعا رنج نمیکشد و رنج یک توهم است، رنج را پایان نمیدهد. اگر شما دارید رنج میکشید، صرفاً باور به اینکه شما یک هیچکسِ بیدار شده هستید و بنابراین رنج نمیکشید، هیچ چیزی را تغییر نمیدهد. به یاد داشته باشید که یک موج ممکن است نهایتاً اقیانوس باشد، اما هنوز به شکل یک موج ظاهر میشود، و با نادیده گرفتن یا بیارزش دانستنِ ظهور موج، شما در واقع خودِ اقیانوس را رد میکنید. آزادی همیشه در مورد چیزی است که اکنون واقعی و راستین است. نه آنچه که ما فکر میکنیم درست است، نه آنچه که ما میگوییم درست است، نه آنچه که ما باور داریم درست است، نه آنچه که معلم معنوی به ما گفته است درست است، بلکه آنچه عملاً در این لحظه، در تجربهی کنونی، در این افکار، در این احساسات و حسها، درست است. آزادی راستین در مورد تایید چیزی است که درست و راستین است، و آنچه اکنون درست است، این است که آن درد لعنتی به خوبی آزار میدهد، خواه درد مال من باشد یا نباشد، خواه واقعی باشد یا همهاش فقط یک رویا باشد، خواه کسی این جا باشد یا هیچ کسی نباشد، خواه یگانگی باشد یا دوگانگی یا سهگانگی یا هر چیز دیگری ... و همهی ترفندها و حیلههای ذهنیِ هوشمندانهی جهان درد را در این لحظه متوقف نخواهد کرد.
بریدهای از کتاب: عمیقترین پذیرش اثر #جف_فوستر