شاید برای شما هم پیش اومده باشه وقتی از یکی بپرسین که چه محصولی رو دوس دارن، معمولاً شروع میکنن از محصولات اپل، مایکروسافت، گوگل یا تلگرام و... اسم میبرن، وقتی یه خورده عمیق بشید که چرا این محصولات رو دوس دارن، اکثراً از ویژگیهای ظاهری، رنگ دکمهها، خلوتی و ساده بودن صفحه و... میگن!
ولی وقتی از یه #مدیر_محصول درمورد چرایی علاقهاش به یه محصول بپرسید، شروع میکنه در مورد مشکل و مسأله صحبت کردن، درمورد اینکه مشکل قبل از ارائه محصول چی بوده و این مشکل چه تاثیری رو زندگی آدما داشته و محصول مورد نظر چجوری تونسته این مشکل رو حل کنه و درنهایت از راه حل ارائه شده تعریف میکنن.
در واقع در بیشتر مواقع وقتی به راه حل فکر کنیم ذهن ما محدود میشه و نمیتونیم چیزی جدیدی رو خلق کنیم؛ ولی وقتی به مسأله و مشکل فکر میکنیم میتونیم راهحل های متفاوتی رو خلق کنیم.
یه #مدیرمحصول عالی عاشق مشکل میشه، تلاش زیادی میکنه که بصورت کامل مشکل رو کشف کنه، درک کنه، همدلی کنه، باهاش دست و پنجه نرم کنه و ریشههای بوجود اومدن مشکل رو پیدا کنه؛ اصن خیلی وقتها خود راه حل تو دل مشکل قایم شده؛ اگه خوب بفهمید مشکل اصلی چیه، خیلی راحت میتونیم به راه حل برسیم!
در واقع تفاوت یه مدیر #محصول با سایرین اینه که عامه مردم وقتی از مسیرشون از راه حل شروع میشه و شاید گاهی وقتها به مسأله و مشکل اشارهای بکنن، عموم مردم بیشتر وقتها در مورد راه حل ها ذوق زده هستن؛ اما تعریف یه مدیر محصول از محصول از شرح مشکل و مسأله شروع میشه و اونو با جزییات موشکافی میکنن، یه مدیر محصول عاشق مشکل میشه؛ و در نهایت گاهی به راه حل ارائه شده اشاره میکنه!
#productmanager #productmanagement #product #productdesign