تا به حال به جایگاه «صف» در سبک زندگی ایرانی دقت کردید. صف با زندگی ما ایرانیها پیوندی عمیق دارد. ما در صفها بزرگ شدیم، دعوا کردیم، دوست پیدا کردیم، گرم و سرد روزگار را چشیدم و یک روز هم در همین صفها عاشق شدیم. صفهای بیپایان که تمام نمیشوند فقط در طول زمان از شکلی به شکل دیگر تغییر میکنند.
یک زمان صف واریز قبض و شیر و نان بود، یک زمان دیگر هم صف سبد کالا. در عصر تکنولوژی صفها هم متاثر از آن از حالت متمرکز به حالت پراکنده درآمدند. به این شکل که شما از رختخوابتان گوشی تلفن را برمیدارید و با پشتیبانی فلان شرکت تماس میگیرید، صدایی از آن طرف خط میگوید که شما نفر پنجاهم در صف انتظار هستید. در این لحظه اشک شوق از چشمانتان جاری میشود و خدا را شکر میکنید که دیگر لازم نیست برای صف ایستادن شال و کلاه کنید و از خانه بیرون بروید.
هر جا انقلابی به وجود آمد و حرکت اعتراضی در سطح جامعه رخ داد صفها در مرکز واقعه بودند. همین انقلاب خود ما، از صف نفت شروع شد. خدابیامرزد پدربزرگم را، آن بزرگوار تا آخرین لحظات عمرش قویاً معتقد بود که تنها دلیل لوله کشی گاز جمع شدن صف نفت بود تا مردم دیگر انقلاب نکنند.