کمیل امینی
کمیل امینی
خواندن ۳ دقیقه·۲۲ روز پیش

اهمال کاری چیه؟

اهمال کاری یعنی به تعویق انداختن و طفره رفتن نسبت به کاری که باید انجام بدیم. به بیان دیگه ما میدونیم که باید اون کار رو انجام بدیم ولی نمیدیم.

میدونیم باید کتاب بخونیم ولی نمیخونیم، میدونیم باید بریم کار های اداری رو انجام بدیم ولی نمیدیم، میدونیم باید ورزش کنیم ولی نمیکنیم، میدونیم باید خونه رو مرتب کنیم ولی نمیکنیم و ...

چرا انجام نمیدیم؟

اولیش میتونه از کمالگرایی باشه، اینکه ما فکر میکنیم همه چیز باید آماده و کامل باشه تا ما اون کار رو انجام بدیم. طبق این ذهنیت همیشه منتظر هستیم و به تعویق میندازیم و طبق تجربه خودم اون کار هیچوقت انجام نمیشه چون همه چیز نمیتونه حاضر و آماده باشه.

دومیش ترس از شکست که در نتیجه کمالگرایی هست میتونه باشه، اینکه ما به توانایی های خودمون اعتماد نداریم و فکر میکنیم که اگه اون کار رو انجام بدیم، شکست میخوریم و از اونجایی که توان مواجهه با شکست رو نداریم، از انجام دادن اون کار اجتناب میکنیم.

سومیش میتونه از سخت بودن و خسته کننده بودن اون کار باشه، اینکه یک کاری از ما انرژی زیادی رو میگیره یا ما "فکر" میکنیم که انرژی زیادی رو میگیره (خیلی از اوقات یک کاری رو بیش از حد در ذهنمون بزرگ و سخت میکنیم)، پس اون کار رو به تعویق میندازیم و ترجیح میدیم کاری رو انجام بدیم که انرژی زیادی از ما نگیره و مارو سرگرم کنه (سوشال مدیا،تلویزیون و بازی).

حالا چیکار کنیم؟

در وهله اول باید افکار کمالگرایانه خودمون رو تغییر بدیم، اینکه نیاز نیست همه چیز کامل و آماده باشه، شکست خوردن و اشتباه کردن بخشی از زندگیه و نمیشه اونارو تجربه نکرد و نیاز نیست بهترین نتیجه ممکن رو بگیریم چون که ما نهایتا میتونیم رفتار خودمون رو کنترل کنیم و عوامل بیرونی از کنترل ما خارجه.

حالا که افکار کمالگرایانه خودمون رو تغییر دادیم میتونیم کارهامون رو به بخش های کوچیک تر تقسیم کنیم. از اونجایی که مغز ما ذاتا با پیچیدگی و دشواری مشکل داره تمایل داره کارهایی رو انجام بده که ساده هستند و انرژی زیادی از ما نمیگیرند. این مکانیسم در فرگشت به ما کمک میکرده چون که باعث میشده انرژی خودمون رو ذخیره کنیم تا در شرایط حساس آماده باشیم.

بعد از اینکه کارهامون رو به بخش های کوچیکتر تقسیم کردیم میتونیم بعد از انجام دادن هر کدوم، به خودمون پاداش بدیم. پاداش میتونه هر چیزی باشه که دوست داریم. مثل صحبت با یک دوست، بازی، سوشال مدیا، غذا و خوراکی و یا حتی پاداش های درونی، اینکه از درون به خودمون افتخار کنیم و نمره مثبت به خودمون بدیم. این پاداش ها هورمون دوپامین رو در ما ترشح میکنن که باعث میشه تشویق بشیم که دوباره اون کار رو انجام بدیم.

نکته آخری که به ذهنم میرسه ساختن محیطی هست که مارو به انجام دادن اون کار سوق میده. مثلا فرض کنید شما میخواید کتاب بخونید ولی اهمال کاری میکنید و نمیخونید. در اینجا شما میتونید خودتون رو در یک محیطی قرار بدید که به دور از موبایل، تلویزیون و هر آن چیزی باشه که باعث میشه کتاب خوندن رو انتخاب نکنید. طبیعتا اگر در اتاقی باشید که فقط یک کتاب در دسترس هست کمتر ممکنه اهمال کاری کنید نسبت به فضایی که تلویزیون، آدمها، موبایل و .. هستند. به بیان دیگه هر چه گزینه ها کمتر باشه، اهمال کاری هم کمتره.

اهمال کاریروانشناسیتنبلیکمال‌گراییمغز
سیر محتوایی خاصی ندارم، من هستم و افکارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید