هر دو کنار آتش نشسته بودند و به شعله های رقصان و رنگهای گرم و سرخی زغالها خیره شده بودند. خنکی شب کویر، روشنایی آتش، آسمانی که به شکل معجزه مانندی ستاره داشت و لذتی که امروز از سفری دو نفره، جذاب و پرماجرا برده بودند آرامش عمیقی در هر دو ایجاد کرده بود. گاهگاه به یکدیگر نگاههای کوتاهی می انداختند و در آن از رضایت دیگری مطمئن می شدند. حرف زدن در سکوت تنها می تواند از نتایج آرامش درونی باشد.
بهار نگاهی به آسمان انداخت و گفت: وسوسه انگیز است. هی می خواهی دستت را دراز کنی و یک مشت ستاره بگیری. چنین منظره ای را تا به حال ندیده بودم. رویش را برگرداند و ادامه داد: امید دنیا چقدر عجیب است. چقدر جاهای مختلف و چیزهای متفاوت و زیبا دارد.
پتوی مسافرتی را دور خودش پیچید.
-- اینطور نیست؟
امید با صدایی که نمی خواست از حدی بالاتر رود به آرامی شروع به صحبت کرد.
-- تفاوت پوسته دنیاست. اما اگر کمی عمیق تر بشویم شباهتهای زیادی بین ساختار یافتگی و شیوه ی سازمان موجودات دیده می شود. چیزهای کاملا بی ربط، در نسبتها و منطقهایی که آنها را شکل داده و ماهیت بخشیده یکسان هستند. این یعنی در جهان قوانینی وجود دارند که می توان ردپایی از آنها را در تمامی بخشها مشاهده کرد. منطق های ثابتی که می توانند پیچیدگی های عالم را به سادگی تمام توضیح دهند و با شناخت آنها می توان در مورد موجودات و عرصه های ناشناخته پیش بینی کرد.
بهار به او خیره شده بود و با چشمانی مهربان و مشتاق گوش می داد.
یکی از این قوانین تعدد و ایجاد چیزهای متفاوت بسیار از کنار هم قرار گرفتن تعداد محدودی چیزهای ثابت است. مثلا در این قرن همه می دانیم که تمامی اشیا و موجودات زنده از عناصر محدودی تشکیل شده اند. عنصرهای شیمیایی. آرایش های متفاوت ترکیب این عناصر، تمام هستی را شکل داده است. تعداد این عناصر همان حدود نود و چند عنصر پایدار شناخته شده است.
-- این عناصر مثل همان آجرهای اسباب بازی زمان کودکی هستند. با آنها می شد صدها شکل متفاوت ساخت.
با لبخندی با همان آرامش لحن گفت:
-- بله . این یکی از نیرومند ترین و تکراری ترین منطقهاییست که جهان ما را تشکیل داده است. مثال بعدی شگفت انگیزتر است. تفاوت انسانهای مختلف را در نظر بگیر. تفاوتهایی که در ظاهر و یا تفکرشان با هم دارن. اینک هیچکس در هیچ شاخه ای از علومی که به نحوی بخشی از وجود انسان را بررسی می کند در این مورد شک ندارد که ژنتیک عاملی نیرومند در ایجاد تفاوت است. نیرومندترین عامل در طول تاریخی که موجودات زنده در زمین ایجاد شده اند. در انسان ها ژن ها تمام فرایندها را کنترل می کنند. فکر کن در طول تاریخ چند میلیارد انسان در زمین متولد شده اند، زندگی کرده اند و مرده اند. همه آنها با یکدیگر حداقل در مواردی متفاوت بوده اند. این تفاوت ها از دارا بودن ژنهای متفاوت در آنها ناشی می شود.
-- ژنها ؟ مگر ژن ها چه هستند؟
_ ژنها رشته ها و چینش های متفاوتی از 4 نوع ترکیب هستند که رشته وار در کنار هم قرار می گیرند. بازهای آلی نیتروژن دار نوع سی ، جی ، تی و اِی . بله فقط 4 نوع. فکرش را بکن که فقط اعداد یک، دو ، سه و چهار را در اختیار داری و می توانی با کنار هم قرار دادن آنها به هر تعدادی که بخواهی عدد متفاوت تولید کنی. ژنها همان اعداد هستند. این تعداد شگفت انگیز تنها از همین 4 نوع باز آلی تولید شده اند.
-- چه جالب. اما چطور امکان داره ؟
-- صبر کن. در همین مسیر بار دیگر از این منطق استفاده می شود. یعنی ایجاد تفاوت های سرسام آور و متعدد از اجزای محدود. می دانی ژنها چگونه انسان را کنترل می کنند؟ هر ژن تولید کننده پروتئین خاصی در بدن است و این پروتئین ها هستند که این تفاوتها را ایجاد می کنند. میلیاردها پروتئین متفاوت در بدن انسانها و موجودات زنده پیام های ژنها را به تفاوت در جسم و تفکر انسانها تبدیل می کند. بد نیست بدانی همه این پروتئین ها از واحدهای کوچکتری به نام اسیدهای آمینه ساخته می شوند. تعداد اسیدهای آمینه موجود در بدن تنها 20 عدد می باشد.
-- فقط 20 تا ؟
-- بله فقط 20 تا. و ژنها در حقیقت کدهایی هستند که از روی آنها با استفاده از چینش ها، تعداد و توالیهای مختلف این اسیدهای آمینه پروتئین تولید می شود.
-- می دانی الان به چه فکر می کنم؟ این که انسانها خیلی قبل تر از شناخت این موضوعاتی که می گویی در زیست و شیمی، در قراردادهایشان از این منطق استفاده کرده اند. حروف الفبا. تعداد کمی حرف و صدا و تعداد بی نهایت یا حداقل بسیار زیادی کلمه و مفهومی که با همین حروف الفبا ایجاد می شوند.
-- بله بله و این بسیار هیجان انگیز است. البته حروف کنونی الفبا حاصل تغییر و تکاملهایی در هزاران سال است. هوا دارد سرد می شود. بیا داخل چادر برویم.