دیو در من، فرشتگان در من
زخم و زجر تن و روان در من
رنج و خنجر، شکنجه و تشویش
قسمت اعظم جهان در من
جسم در کار تکه پاره شدن
روح در کار وحشت من بود
جسم و روحم سی و دو قرن تمام
نعش در حال حرکت من بود
به کدام آسمان حواله کنم
روح در کار وحشت خود را
در کجای زمانه دفن کنم
نعش در حال حرکت خود را
جسم بربادرفته و ویران
روح، مردم گریز و مرگ اندیش
سهم من از جهان همین حدّ است
رنج و خنجر، شکنجه و تشویش.....