شعرخوانی | علی‌اکبر یاغی‌تبار
شعرخوانی | علی‌اکبر یاغی‌تبار
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

من از دست دادم...

به کردار خاکستر شعله‌زادم

سوار سمند سبک‌سیر بادم


میان من و تو چه فرق عظیمی

تو از دست رفتی من از دست دادم


دریغا که مؤمن‌ترین دست دنیا

شده خنجر گردهٔ اعتمادم


سپیدی چشم و سیاهی طالع

همین بود تنها بیاض و سوادم


به مانند آموزه‌ای آسمانی

زمین‌خوردهٔ اهل بغی و عنادم


قدم هر قدم کرده هر دست طردم

ورق در ورق برده هر سوی بادم


ورق در ورق رفته بر باد گویی

نسب‌نامهٔ دولت کیقبادم




علی‌اکبر یاغی‌تبار


نسب‌نامهٔ دولت کیقباد

ورق در ورق برده هر سوی باد

نظامی

شعرشعر معاصرغزل معاصرغزل
این صفحه به دست دوستداران علی‌اکبر یاغی‌تبار اداره می‌شود.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید