ویرگول
ورودثبت نام
یلدای روشن🤍
یلدای روشن🤍
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

شاید روز نوشت?

بالاخره اولین کلاس سمپوزیوم خاطره نویسی که با استاد کلانتری شرکت کرده بودم را دیدم و حالا فقط مانده کمی تحقیق راجب خود روایتگری و انواع آن، مطالعه ی چند صفحه از کتاب‌های معرفی شده و در نهایت انجام دادن تکلیف که نوشتن جملات کوتاه بود.

پریشب هم کتاب صوتی" وقتی نیچه گریست" اثر "اروین یالوم" با صدای آرمان سلطان زاده را جایزه گرفتم و خیلی ذوقش را دارم اما از آنجا که می‌خواهم آن را زیر و رو کنم و نکات مهمش را روی کاغذ بیاورم، بهتر دیدم سر فرصت که حسابی سرم خلوت شد گوشش بدهم که توصیه ی احمدی پور را هم انجام داده باشم میگفت «اگر چیز جدیدی که میخوانیم خنجر نکشد به افکارمان یا زخمیان نکند و با خواندش دردمان نیاید فقط تبدیل به حرفهای باحالی می‌شود که بدرد دورهمی ها می‌خورد!» یک‌جورهایی حرفهای کافکا را بیان می‌کرد اون نیز می‌گوید : «اگر کتابی که می‌خوانیم مثل یک مشت نخورد به جمجمه‌مان و بیدارمان نکند، پس چرا می‌خوانیمش؟»

راست هم می‌گویند تصمیم دارم از این بعد به توصیه ی احمدی پور هر چیز جدیدی که میخوانم، میبینم یا می‌شنوم را بارها و بارها مرور کنم در زندگیم به کار بگیرم تا بتوانم به کمکش آدم بهتری باشم:)

ناگفته نماند که هفت پیکر نظامی بدجور توجهم را جلب کرده و تصمیم دارم این هفته داستانهایش را بخوانم مثل خوده کتاب هر روز یک داستان را و جالب اینکه دقیقا امروز که داستان روز دو شنبه را می‌خواندم دو شنبه بود!
توصیفات خداست?
توصیفات خداست?

و می‌خواهم کلمات جدیدی که آنجا به چشمم می‌خورد را تحلیل کنم و دایره ی واژگانم را اینگونه گسترش دهم...یک چیز دیگر هم هست که دوست داشتم بگویم دوستی دارم که هر دفعه با او حرف میزنم تهش ختم می‌شود به فکر کردن عمیق دوست دارم به او بگویم : مرسی که وادارم میکنی فکر کنم.

  • انقدر حرفهایمان به جانم میشنیند که آرزو دارم گفت و گوهایمان را کتاب کنم.

دیشب موضوع بحثمان ادبیات ایران بود که ضعیف پرور است یعنی افتادگی قناعت، عاشق پیشگی، جوانمردی،مرام ومعرفت را ارزش نشان می دهد می‌گفت : در دنیای ما فرا ارزش ها جای ارزش ها را گرفته است(یعنی به ما اموزش نمیدهند که چگونه روی صندلی اتوبوس بنشینیم به ما اموزش میدهند که جایمان را به بزرگتر بدهیم به ما یاد نمیدهند که چطور با معشوق رفتار کنیم به ما می آموزند که باید برای معشوق جان داد به ما نمیگویند طرف حق بایست به ما قناعت و احترام می آموزند)

با شنیدن این حرفها یاد شعر پیرمرد خارکش که در کتاب ادبیات سال "هشتم" بود افتادم : پیرمردی با دلق درشت! همان که جوانکی ملامتش می‌کند : عمر خود در خارکشی باخته ایی. یادم است آن سال جوانک برایم شیطان بود و پیرمرد فرشته درحالی که حالا که تنها یک سال تا پایان دوره ی دانش آموزیم مانده میفهمم این فریبی بیش نبوده دارند خیلی زیر پوستی قناعت پیشگی را به ما می آموزند و پر و بال آرزوهایمان را قیچی می‌کنند شاید هم من توهم توطئه دارم اما فقط که آن داستان نیست در سرتاسر کتاب های آموزشی ما روایت های مشابه موج می‌زند.

مثلا داستان مرد ماهیگیر که در کتاب فلسفه ی سال یازدهم آمده بود یادم است برای او هم کیف کردم درحالی که بعدها نوشته ی محمد رضا شعنبانعلی نظرم را تغییر داد!

آن نوشته این است :

(مردی به یک ماهی‌گیر می‌رسد و سعی می‌کند وی را بر آن دارد که بیش‌تر کار کند. قایقی بخرد. با آن کار کند و کشتی ماهی‌گیری بخرد و … .

ماهی‌گیر در پایان بحث می‌پرسد: «آخرش چه می‌شود؟» و پاسخ می‌شنود: «می‌توانی، یک روز در این ساحل، آرام و راحت، بخوابی و از زندگی لذت ببری»، و مرد ماهی‌گیر در پاسخی حکیمانه می‌گوید: «هم‌اکنون هم دارم همین کار را می‌کنم!».

جوان‌تر که بودم، حسرت آن ماهی‌گیر را می‌خوردم و زندگی‌اش را. اما امروز که بیش‌تر فکر می‌کنم، می‌بینم شاید بتوان حسرت زندگی آن مرد را خورد، اما نباید از یاد ببریم جامعه‌ای که همه اعضایش چنین فکر کنند، جامعه‌ای ناسالم است. در چنین جامعه‌ای، بیماری سردی و بی‌خیالی، هم‌چون سرطان تمام سلول‌ها را فرا می‌گیرد و در نهایت وضع همین می‌شود که می بینیم. آن مرد بلند پرواز و هم‌فکرانش، آمریکا و اروپای غربی را می‌سازند و این ماهی‌گیر قانع و هم پیاله‌هایش، ایران را!

نگاه‌های عرفانی (البته در شکل بیمارگونه آن‌ها) انسان‌هایی پاک می‌سازند و جامعه‌ای پوک! تهی از اقتصاد و ثروت و فعالیت.

بدیهی است که چنین نگاهی، جامعه را چنان در سراشیبی سقوط می‌اندازد و چنان وضع اقتصادی وخیمی می‌سازد که ماهی‌گیر، باید در حسرت آن یک ماهی هم بماند و به دزدی از خانه همسایه، برخیزد.)

نگاه های عرفانی بيهوده در جامعه ی ما فراوان است.

یلدای روشن✨

خاطره نویسیکتاب صوتیشاهین کلانتریوقتی نیچه گریستمحمدرضا شعبانعلی
یلدام،عاشق لطافت شکوفه های گیلاس🍒بوی پونه و آویشن کوهی؛عاشق رقص آب فواره، نرمی کاهی کتاب و زیبایی مسحور کننده ی ابر ها☁️در تکاپوی بهتر شدن✨
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید