من اگر به خود وقت دهم دیگر نمی توانم بنویسم، می دانید چرا کلمات ناگاه یک لحظه با هم دیگر به من فشار می اورند، یک لحظه دیگر نیستند،همه واژه ها بسته به حال هوای من به وجود می ایند.
من بسیار طرفدار فیلسوفان بودم، یک عاشق فسلفه یک روز از سر کنجکاوی مطلاعه درمورد اندیشه های فیلسوفان و به یک مورد جالب رسیدم، که واقعا لحظه نفرت جلوی دیدم گرفت.
و شاید برای شما هم جالب باشه اینان از بزرگ ترین فیلسوفان جهان هستند که چنین دیدگاه باورنکردنی داشتند؛ اما یونان باستان در ان زمان توقع بیشتر این دیدگاه درمورد زنان نباید داشته باشیم.....
زیرا در زمان زنان شهروند درجه دو و با بردگان برابر بودنند، و این اندیشه ها از بهر جامعه که در ان متولد شدند گرفته شده.

1_افلاطون (در جمبوری خود زنان را وارد اموزش حکومت کرد)
_یک زن ستیز مستقیم نبوده ولی گفت(زن ها از نظر روحی از مرد ها ضعیف تر هستند) و مردان را برتر می دانست
2_ ارسطو( صریح ترین زن ستیز)
می گفت:( زن ها ناقص الخلقه هستند و مرد کامل است) و معتقد بود زن ها توان عقلی کمی دارن.
3_نیچه ( دیدگاه نیچه نسبت به زن پیچده و متناقض بود
می گفت:(زن ها ابزار فریب هستند و نباید وارد دنیایی قدرت و فلسفه بشوند)
جمله معروف که داشت (وقتی نزد زن می روی، شلاق را فراموش نکن)خیلی سعی من بی جهت باشم.
4_ ارتور شوپنهاور ( یکی از زن ستیز ترین فلاسفه)
پ.ن : قبل شنیدن دیدگاه ایشون مورد علاقه ترین نویسنده برام بود.
ایشون نوشته که( زن ها کودک صفت و سطحی و فاقد نوغ هستند)
حتی این اقا پیشنهاد داده بود ازادی زن ها محدود بشه.
5_ ژان ژاک رسو
ایشون دیدگاه بسیار احمقانه داشتند( زن ها برای مردان ساخته شدند، برای لذت و رضایت او)
و مثل بعضی اقایانون امروزی متاسفانه معتقد بود زن مطیع و ساکت و وابسته باشه.
ایشون اگه دنیایی امروزی استقلال زنان میدید سکته می کرد.
خوب توی نوشته بعدیم حتما جواب فیسلوف های زن به این فیلسوف ها دادن براتون میذارم.