ویرگول
ورودثبت نام
yaser abbasi
yaser abbasi
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

قوانین شگفت انگیز و جالب مغز(قسمت دوم)


قانون پنجم : تکرار کنید تا به یاد آورید(حافظه ی کوتاه مدت)

هر چه قدر حافظه ، چرخه های تکرار بیشتری را تجربه کند،احتمال باقی ماندن آن مطلب در ذهن بیشتر می شود؛پس به شما توصیه می کنیم بلافاصله پس از پایان کلاس درس ،آن را مرور کنید و در همان روز دوباره مرور کنید تا بهتر در ذهن شما بماند.

*منحنی های رسم شده توسط دانشمندان نشان می دهد بیشترین حجم اطلاعات در ساعت اول یا دوم پس از مواجهه با اطلاعات اولیه،فراموش می شود.بنابراین شما می توانید با تکرار هدفمند و سریع اطلاعات،بازدهی ذهنی بسیار بالایی داشته باشید.


مسئله ی پیوستگی مغز : اطلاعات پس از ورود به مغز ، تکه تکه شده و به سراسر مغز پاشیده می شود.مثلا بخش های مربوط به رنگ،حرکت،صدا،عواطف و ... در زمان حادثه،هر کدام به بخش های متفاوتی از مغز می روند و در آنجا ذخیره می شوند و هنگام به یادآوری حادثه، دوباره این اطلاعات به هم می پیوندند. در صورت آسیب به قسمتی از مغز،اطلاعات آن بخش از مغز ناقص می شود و یا به یاد آوردنش دشوار و یا غیرممکن است؛مثلا اگر بخش مربوط به صداها در مغز،در اثر ضربه آسیب ببیند،حادثه را به یاد می آوریم اما صداهای آن حادثه را به طور گنگ و نامفهوم به یاد می آوریم.

*در صورتی که شرایط محیطی در زمان بازیابی(جلسه ی امتحان)،به موقعیت های محیطی در زمان رمزگردانی(کلاس درس) شبیه باشد،حافظه بهتر عمل می کند؛به همین دلیل به افراد کنکوری توصیه می شود تا شرایط آزمون را در هنگام درس خواندن شبیه سازی کنند تا در به یاد آوردن مطالب در کنکور موفق تر باشند.

*مثال دیگر مربوط به خلق و خو است.اگر در حالی که غمگین هستید،مطلبی را بیاموزید،بازیابی آن به شرطی بهتر خواهد بود که در زمان یادآوری نیز غمگین باشید.

*لحظات اولیه ی آشنا شدن با افراد و یا لحظات اولیه ی آموزش درس،بسیار مهم است و این ویژگی مغز است که لحظات اولیه ی هر رخدادی را بهتر ذخیره و بازیابی می کند.بنابراین هنگام شروع درس دادن بهتر است یک مقدمه ی جذاب و پرکشش مطرح کنید.فیلم سازانی که می خواهند فیلم تاثیر گذاری بسازند،می دانند که 3 دقیقه ی اول فیلم بسیار تعیین کننده است.

قانون ششم : از تکرار غافل نشوید(حافظه ی بلند مدت)

حافظه در ابتدا ناپایدار و در معرض نابودی است.بیشتر داده هایی که در روز با آنها مواجه هستیم از این نوع هستند.ما باید با انجام فرآیند «تثبیت بخشی» حافظه ی کوتاه مدت را به بلند مدت تبدیل کنیم.


لازم به ذکر است که بازیابی خاطرات در ذهن ما از 2 الگو پیروی می کنند:
1-الگوی کتابخانه ای:خاطرات به طور منظم و دسته بندی شده در ذهن ما وجود دارند و ما می توانیم با یک جستجوی ساده در این کتابخانه،به اطلاعات دست پیدا کنیم.
2-الگوی شرلوک هولمز:در این روش ذهن ما اطلاعات ناقص و پراکنده را مانند قطعات پازل کنار هم می چیند و بر اساس حدس و گمان حقیقت را تشخیص می دهد؛درست مانند یک صحنه ی جنایی.

در فاصله ی زمانی اندک پس از حادثه،سیستم بازیابی ما بدون نقص عمل می کند و از الگوی منظم کتابخانه ای پیروی می کند؛اما پس از گذشت زمان بیشتر،جزئیات و بخشی از حادثه فراموش می شود و مغز ما با اطلاعات ناقص و حدس و گمان،فضای خالی را پر می کند و تصویری احتمالی از حادثه به ما می دهد واین الگوی شرلوک هولمز است.


*فکر کردن و یا صحبت کردن با دیگران بلافاصله پس از حادثه،ماندگاری آن را در ذهن بیشتر می کند و این یکی از دلایلی است که متهم بلافاصله پس از ارتکاب جرم مورد بازجویی قرار می گیرد تا به جزئیات حادثه اشراف داشته باشد.

پایان قسمت دوم

برای خواندن ادامه ی مطلب،به قسمت سوم مراجعه کنید.


حافظهذهنمغزیادگیریفراموشی
مرا آن ده که آن به
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید