سال سوم دبیرستان موقع خواندن متن یکی از تمرینات درس زبان فارسی بود که از روی واکنشهای همکلاسیها و صحبتهای دبیرم متوجه شدم که در نوشتن استعداد دارم. اینکه یک عده با اشتیاق منتظرند تا تو نوشتهات را بخوانی به جرات بهترین و لذتبخشترین حس دنیاست:) بعد از آن سعی کردم حرفهایتر به دنبال علاقهام بروم و کلاسها نویسندگی و روزنامهنگاری را دنبال کردم و توانستم در روزنامه محبوب دوران کودکیام «جیم» به عنوان نویسنده مشغول بکار شوم. لازم به ذکر است که بگویم متاسفانه در عصر تکنولوژی حال روزنامهها اصلا خوب نیست و دیگر آنچنان خواهانی ندارند. من هم کاملا افتخاری و دلی آنجا کار میکردم:))))) راستش را بخواهید هربار که در خلوت به این فکر کردم که چه شد من عاشق نوشتم شدم، در آخر رسیدم به قصه شبهای مادرم و اصرارهایش برای نوشتن خاطرات روزانهام در سررسید سفید رنگی که برایم خریده بود. شاید پیدا کردن قصه کودکانه جذاب، جدید و آموزنده در نگاه اول کاری سخت به شمار بیاید و خیلی از والدین به همین علت بیخیال این قضیه شوند و یا به همان بزبزقندی و کدو قلقلهزن اکتفا کنند. به همینمنظور پیشنهاد میکنم همین الان سری بزنید به مقاله ۵ قصه کودکانه آموزنده که در بلاگ سایت کیدزی توسط روانشناسان کودک مهر تایید خود را گرفتهاند و با چند نمونه از بهترین داستانهای کودک آشنا شوید. در واقع شما به عنوان والد باید بدانید که داستان و قصه شب در علاقهمندشدن کودکان به ادبیات چه نقش پررنگی دارند. خوشبختانه اینبار تکنولوژی نهتنها سبب کمرنگشدن قصههای کودکانه نشد بلکه با ساخت اپلیکیشنهای قصهگو، کار خانوادهها را نیز آسانتر کرد.
«پرنده» اپلیکیشن قصهگویی است که قصههای کودکانه را در دستههای مختلف طبقهبندی کرده و رایگان در اختیار افراد قرار داده است. از نظر من شنیدن داستان هم مانند نوشتن داستان از بهترین لذتهای دنیا محسوب میشود:) بیش از این نیاز به رودهدرازی و تعریف و تمجید نیست! بهتر است خودتان اپلیکیشن پرنده را دانلود کنید و سپس سری به قسمتهای مختلف آن بزنید و بعد نظرتان را اینجا مطرح کنید تا ببینیم در نهایت چقدر با یکدیگر همنظریم؟:) راستی شما به چه چیزی در کودکی علاقهمند بودید و در آن مهارت داشتید؟