دخترک به چشمان تاریک و مهربان مرد خیره شد و زیرلب گفت:این گناهه..درست نیست.
مرد دستان لطیف دختر را در گرم در اغوش گرفت و ارام با انگشت شستش پشت دستانش را نوازش کرد..گویی که شی ئی ارزشمند در دست دارد و باید از تمام دنیا حفظش کند.
لب زد:چی درست نیس شاهدخت؟
_داشتن هر نوع رابطه ای با تو یه گناه بزرگه!تو میتونی منو هیجان زده کنی و باعث میشی احساسات پنهان شدم به پرواز دربیان ولی..نمیتونن این گناه رو بشورن.اما چی میشه اگر که من در رنجی بزرگ باشم و تو تنها کسی باشی که میتونه منو ازین گرداب بکشه بیرون؟..حداقل برای یک ساعت ارامش محض..باز هم گناهه؟
مرد اخم ریزی کرد اما سریعا جای ان اخم را لبخندی مهربان عوض کرد..میدانست که دخترک از اخمش میترسد و الان هم گیج است و نیاز به نجات ازین سردرگمی دارد.این شیوه ی مرد بود؛نمیتوانست مشکل را حل کند ولی میتوانست دخترک را از ان فراری دهد و پنهان کند..و شدیدن از این بابت از خود متنفر بود..و بیشتر ازین متنفر بود که این وضعیت را دوست دارد.چرا نمیتوانست راه حل باشد؟
از دخترک پرسید:چرا بودن با من گناهه؟
_عذاب وجدان دارم،من دارم خیانت میکنم. اون مرد چیزی که نیاز دارمو بهم نمیده،سرده..خیلی سرده و من تلاش کردم برای درست کردنش ولی بی فایده بود!نمیتونم همه ی راه رو تنها برم به سمتش اون هم باید به سمتم قدم برداره این راه هموار نیست و من به تنهایی توانایی تمام کردنش رو ندارم..من عاشق اون مردم..ولی این عشق رنج بزرگ منه؛این عشق ارامشم رو ازم دزدیده،ارامشی که درون تو پیدا کردم!
مرد لبخندی زد و در کمال خونسردی سرش را خم کرد و لبانش رو بر روی گردن سفید دخترک حرکت داد.کنار گوشش لب زد:این که خیلی هیجان انگیزه کوچولو..میدونی چی میتونه تمام این گناهان رو بشوره؟
دخترک بین خودش و مرد فاصله ای ایجاد کرد و با التماس به چشمانش خیره شد و سریع گفت:بگو چی میتونه بشوره..لطفن سریعتر من دارم عذاب میکشم.
مرد گفت:اشک بریز.گریه کن.درحالی ک دارم میبوسمت اشک بریز!وقتی که دستام روی بدنت حرکت میکنن اشک بریز و ازم بخواه که ادامه بدم.برای من اشک بریز.برای ان مرد اشک بریز.برای خودت اشک بریز.برای قلب عاشق من اشک بریز..چون من نمیرم.عاشق من نیستی ولی میتونم ارومت کنم و این لذت رو از خودم نمیگیرم..اشک بریز دختر قشنگم..اشکای تو مقدسن،گناهان من رو هم میشورن.. و سپس دعا کن..برای قلب یخی اما عاشق ان مرد دعا کن.برای ناتوانیش در خوشحال کردنت دعا کن.برای قلب عاشق من هم دعا کن.دعا کن همیشه عاشقت بمونم.دعا کن همیشه عاشق اون مرد بمونی.دعا کن همیشه اون مرد عاشقت بمونه و عذابت بده.دعا کن عذاب بکشی و بزار که من ارامت کنم.
دخترک اشک ریخت و با اینکار خودش را به دستان مرد سپرد.
