yeDoor
yeDoor
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

دلت تنگ نشده؟

توی صحبت با آدم‌های دور و نزدیک دچار مشکل شدم. راجع به خانواده‌ و دوری حرف بزنیم، دلتنگ می‌شم. راجع به کار و آینده و دانشگاه الان حرف بزنیم، استرس می‌گیرم. بعضی موقع‌ها با خودم غر می‌زنم که آخه موضوع دیگه‌ای نیست؟

یکمی که فکر می‌کنم می‌بینم واقعا شاید نیست. چقدر مگه میشه راجع به آب‌وهوا حرف زد؟

چی شد همه‌ی موضوع‌ها ناراحت‌کننده و استرسی شدن؟

باشه بگین. من باید خودمو قوی‌تر کنم شاید. بدترینشون اما ایناست: «جای مامان بابات خیلی خالیه، دوری‌تون خیلی سخته، دلتون حتما تنگ شده...».

در مقابل همه‌اش می‌خوام جواب بدم:« ممنون که گفتین، خودم متوجه نشده بودم».

دلنوشتهدلتنگییه‌دورآب و هواراجع به چی حرف بزنیم
مدتی هست دور شدم. این‌جا از احساسات مختلفی که باهاشون روبه‌رو می‌شم می‌نویسم. از اینکه خونده بشن، خوش‌حال می‌شم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید