برای خواندن مدیریت محصول بخش سوم روی لینک زیر کلیک کنید:
نکات مهم:
پس از تدوین استراتژی محصول و تعیین اهداف و ابتکارات، نیاز به جمعآوری ایدههایی است که با استراتژیهای کلی محصول همسو باشد. این ایدهها باید به گونهای انتخاب شوند که با اهداف اصلی محصول مطابقت داشته باشند. به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف افزایش نرخ تبدیل باشد، ایدههای انتخابی باید مستقیماً در خدمت تحقق این هدف باشند.
مدیر محصول به دلیل آشنایی کامل با محصول، همیشه بهترین درک را از آنچه که ممکن است به بهبود محصول منجر شود دارد. منابع اصلی ایدههای شخصی شامل موارد زیر است:
فرایند مدیریت محصول نیازمند مشارکت کل تیم است. تیمهای مختلف مانند توسعهدهندگان، بازاریابی، فروش و پشتیبانی مشتریان، به دلیل زاویه دید متفاوت خود، ایدههای منحصربهفردی ارائه میدهند. برای بهرهبرداری از نظرات تیمی، مدیر محصول میتواند جلسات طوفان فکری منظم با اعضای تیم برگزار کند تا پیشنهادات خود را به صورت مستقیم در نقشه راه محصول ثبت کنند.
در نهایت، محصول برای کاربران طراحی شده و به همین دلیل، یکی از بهترین منابع ایدهها، نظرات و بازخوردهای کاربران است. ارتباط مستمر با کاربران از طریق کانالهای پشتیبانی، تماسهای زنده، و شبکههای اجتماعی میتواند به دریافت ایدههای جدید، گزارش اشکالات و پیشنهادات کاربردی منجر شود. روشهای متداول برای دریافت نظرات کاربران شامل نظرسنجیها و فرمهای پیشنهادات است.
بررسی محصولات رقبا به عنوان یک منبع ایدهپردازی کاملاً قابل قبول است. محصولات رقبا را میتوان بهعنوان یک معیار در نظر گرفت و ایدههایی را که قابلیت بهبود یا نوآوری دارند به محصول خود افزود. بررسی مستمر رقبا و تحلیل ویژگیها و تغییرات جدید محصولات آنها به مدیر محصول این امکان را میدهد تا با تطابق یا بهبود ویژگیهای موجود، مزیت رقابتی کسب کند.
ایدههای گردآوری شده باید در نقشه راه محصول سازماندهی شوند، اما بهتر است آنها را از ویژگیهای مشخصشده و آماده برای طراحی و توسعه متمایز کنید. بهترین روش برای مدیریت ایدهها، ایجاد یک برچسب مخصوص برای آنها در نقشه راه است.
در صفحات 44 و 45 کتاب مدیریت محصول، روشهای مختلفی برای اولویتبندی ایدهها و ویژگیهای محصول ارائه شده است که مدیران محصول میتوانند از آنها برای اطمینان از انتخاب صحیح و مؤثر ویژگیهای کلیدی استفاده کنند. در ادامه، خلاصهای از این بخشها را ارائه میکنیم:
هنگامی که مجموعهای از ایدهها برای ویژگیهای جدید به دست آمده است، باید به دقت انتخاب کرد که کدام ویژگیها به نقشه راه محصول افزوده شود. این امر به دلیل محدودیت منابع و زمان در هر تیم توسعه بسیار مهم است. هدف اصلی از اولویتبندی، حذف ویژگیهایی است که ارزش کمتری به محصول میافزایند و تمرکز بر ویژگیهایی است که تأثیر بیشتری در تجربه کاربری و دستیابی به اهداف محصول دارند.
استفاده از روش امتیازدهی ICE برای اولویتبندی ویژگیها
یکی از روشهای کاربردی برای اولویتبندی ویژگیها در نقشه راه محصول، استفاده از سیستم امتیازدهی ICE است. این روش بر سه فاکتور اصلی استوار است:
هر یک از این معیارها با نمرهای بین 1 تا 10 ارزیابی شده و میانگین آنها به عنوان امتیاز ICE ویژگی در نظر گرفته میشود. ویژگیهایی که امتیاز ICE بالاتری دارند، اولویت بیشتری برای توسعه پیدا میکنند.
برای مثال، اگر ویژگیای/feature به نام "onboarding Tour" داشته باشیم، میتوانیم آن را به این صورت ارزیابی کنیم:
تأثیر (Impact): 8
اعتماد به نتیجه یا اطمینان (Confidence): 6
سهولت (Ease): 7
امتیاز ICE: (8+6+7) / 3 = 7
لازم به ذکر است که تمامی ذینفعان باید در فرآیند امتیازدهی در نظر گرفته شوند — از جمله تمامی اعضای تیم تصمیمگیرنده و همچنین کاربران/مشتریان. با این حال، روش ICE کامل نیست و میتواند منجر به اطلاعات جانبدارانه زیادی شود.
با این وجود، روش ICE نباید بیش از حد سختگیرانه استفاده شود. این روش قرار نیست کامل باشد — هدف آن کمک به صاحبان محصول برای ارزیابی راحتتر ایدهها و اتخاذ تصمیمات مبتنی بر دادههاست، به جای اینکه تحت تأثیر نظرات ذهنی همه افراد قرار گیرند.
پس از اولویتبندی ایدهها و تعیین امتیاز ICE، ایدههایی با امتیاز بالا باید در یک جدول به ستون "Define" منتقل شوند و جزئیات بیشتری به آنها افزوده شود. مراحل زیر برای تکمیل فرآیند انتقال ایدهها به ویژگیهای عملیاتی یا قابل پیاده سازی توضیح داده شده است:
این فرآیند به تیم کمک میکند تا ایدهها را به ترتیب اهمیت و تأثیرشان به ویژگیهای قابل توسعه تبدیل کنند.
برای مشاهده و ادامه موضوع مدیریت محصول به قسمت های بعدی این مقاله در ویرگول مراجعه کنید.