نمیدانم شما نسبت به ورزش سوارکاری چه دیدگاهی دارید؟!
شاید به نظر شما تنها یک ورزش مخصوص افراد پولدار باشد و شاید به نظر برخی از شما حتی یک مدل از حیوان آزاری...
ولی بیایید فرای پیش داوریها به آن نگاه کنیم. شاید بتوان از آن برداشتی عارفانه داشت، برداشتی که به رشد شخصیت و اصلاح رفتار ما منجر شود.
من در سوارکاری سه رکن میبینم
سوارکار باید هم از نظر بدنی و هم از نظر ذهنی آماده باشد. تعلیم دیده و تمرین کرده باشد. تجربه، دانش و شهود را با هم داشته باشد. شرایط مسیر و محیط را بداند و به اسب خود اعتماد کند که از روی موانع خواهد پرید.
من تعبیرم از سوارکار، روح و مغز در آدمیزاد است. به تنهایی و بدون قدرت فاعله اسب (بدن) به جایی نخواهد رسید و یا شفافتر بگویم زنده نیست. باید از هر نظر آماده باشد اگر میخواهد که مسیر و موانع آنرا به خوبی پشت سر بگذارد. دلیلی برای فخر فروشی نیست چون بدون اسب (بدن) سوارکار در میدان مسابقه و نمایش (جهان) چیزی نیست.
علاوه با تمام آن ویژیگیهای اکتسابی و ذاتی که هر اسب با خود دارد که باعث میشود موجودی زیبا و توانمند، همراهی دانا و مطمئن باشد. هر اسب باید به سوار خود اعتماد کند که نقطه صحیح پرش و مسیر را با راهنمایی سوارکار است که پیدا میکند. اسبهایی داریم که چنان غیرتمند هستند که با وجود اشتباه (جزیی) سوارکار ولی باز هم موانع را به خوبی طی میکنند.
و اما تعبیر من از اسب، بدن انسان است. جایی که قدرت فعل و انجام و حرکت دارد. سرعت عبور تو را از جهان بهینه میکند و باعث میشود که روح بتواند در این دنیا اثر از خود به جای بگذارد. اسب بدون سوارکار ، مانند جسم بدون شور و شعور است. امکان دارد واقعا مرده باشد ولی حتی اگر زنده هم باشد، بدون شوق و فکر آنچه را انجام میدهد که نامش زندگی نیست و در خوشبینانه ترین حالت روزمرگی است.
مگر میشود که تو مانع و مسیر مشخصی نداشته باشی و همچنان بخواهی که ادامه دهی؟!
بهترین اسب و سوارکار هم در مواجهه با مسیر و موانع است که خود را پیدا میکنند و با همدیگر عجین شده و آبدیده میشوند. میتوان همچنان مانند اسبهای وحشی سرخوش و بیهدف در مراتع چرید ولی اهلی نشدهایی تا لذت مورد علاقه قرار گرفتن را بچشی*
به تعبیر من موانع و مسیر جز لاینفک بازی (مسابقه یا نمایش) زندگی است. نمیدانم چرا زمین بازی و سختی مانژ ** برای افراد با هم تفاوت دارد ولی مطمئن هستم بدون همراهی و اعتماد بین اسب با سوارکار (روح و ذهن با جسم) هیچ مانعی پرش نخواهد شد و مسیری به پایان نخواهد رسید.
————————
* اشاره به صحبتهای روباه در کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگوزوپری
* * اکثر رشتههای سوارکاری در محوطهایی محدود و بسته به نام مانژ انجام میشود.