Danial Zareei
Danial Zareei
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

پیرنگ؛ چراغ قوه‌ی یک نویسنده

برای نوشتن یک قصه نیاز به یه نقشه داری!‌
برای نوشتن یک قصه نیاز به یه نقشه داری!‌


تا حالا به این فکر کردین که ایندینا جونز بدون نقشه‌ی گنج می‌توانست به آن غارهای عجیب و غریب و آن همه ثروت دفن شده دست پیدا کند؟ یا بگذارید یک سوال ساده‌تر بپرسم.

به نظر شما اگر نقشه ساخت (Blueprint) برج خلیفه در سال ۲۰۰۴ گم می‌شد، برج نهایی به این زیبایی امروز درمی‌آمد؟

از همین دو تا مثال می‌شه برداشت کرد که برای انجام دادن هر کاری که یک دست آورد منطقی و قابل قبولی داره، نیاز است که طرح و نقشه‌ دقیقی از پیش تهیه کنیم تا در میانه راه گم نشویم. خب این مسئله در راه نویسندگی هم صدق می‌کند.

سلام، من دانیال زارعی هستم و به سری مقاله‌های مکالمه‌ی من با خودم خوش آمدین!

می‌خواهم در این مقاله بر اساس تجربه‌ی شخصیم پیرنگ یک داستان رو برای شما توصیف کنم و درمورد اصول اولیه‌ای کمی صحبت کنم. اما قبلش این رو هم بگم که این مقاله صرفا بر اساس تجربه شخصی خودم در داستان‌هایی که نوشتمه و مسلما یک مقاله آکادمیک و تخصصی نیست.

دوست عزیز می‌شه به ما بگی پیرنگ یعنی چی؟

پیرنگ یا طرح داستان مثل نقشه ساختمون عمل می‌کند.
پیرنگ یا طرح داستان مثل نقشه ساختمون عمل می‌کند.


بله، حتما. ببین پیرنگ یا طرح کلی داستان (plot) مجموعه‌ای از رویدادها و اتفاق هایی است که ما رو با شخصیت های اصلی، فضا داستان و هدف کلی قصه آشنا می‌کنه. یکم تعریفم گنگ بود، نه؟ بذار سادهتر بگم. شما وقتی می‌خواهی یک ساختمون درست کنی اول یک نقشه‌ی کلی از اسکلت‌بندی روی کاغذ می‌کشی. وقتی که نقشه‌ات کامل شد شروع می‌کنی به گود بردای و تیر‌آهن‌های ساختمون رو می‌ذاری. حالا که اسکلت اولیه ساختمونت رو داری می‌توتی آجزرها رو بذاری و کلی ریزه کاری انجام بدی.

پیرنگ هم همین کار رو انجام می ده. پیرنگ مثل اسکلت داستان می‌مونه که درست از لحظه‌ای که اسکلت بندی مشخص شد حالا دقیقا می دونی که قرار چه حرف‌هایی داخل قصه‌ به مخاطبت منتقل کنی.

خب چه چیز هایی باید تو پیرنگ باشه؟ مثلا بگم می خوام درمورد آدم فضایی قصه بنویسم کافیه؟؟

تک تک داستان‌های که می‌نویسی باید طرح داشته باشی، حتی برای قصه‌ی این آدم فضایی!!
تک تک داستان‌های که می‌نویسی باید طرح داشته باشی، حتی برای قصه‌ی این آدم فضایی!!


نه کافی نیست، اصلا هم کافی نیست. بذار اول یکم درمورد اصول پیرنگ نوشتن توضیح بدم که این طوری با جزییاتش بهتر آشنا بشی.

  • پیرنگ یک سند نوشته شده است.

خب بذار همین‌جا یک نکته‌ی واضح رو گوش زد کنم؛ پیرنگ باید نوشته بشه که هرموقع بهش نیاز پیدا کردی بتونی بهش رجوع کنی. البته اینکه حتما باید به صورت نوشته دربیاد یه قانون نیست. به عنوان مثال من برای یک داستان کوتاهی که نوشتم پیرنگ رو به صورت ویس داخل گوشیم ضبط کردم.

اگه پیرنگ در همان ابتدای پروسه‌ی خلق یک اثر ثبت نشه احتمال داره شما در طول مسیر نوشتنتون هدف و جهت قصه رو گم کنید. شاید به ظاهر اتفاق عجیبی نیوفتاده باشه، ولی وقتی که نوشتن تموم شد و از اول قصه رو مرور کردین، متوجه می شید که چقدر منطق داستان ایراد داره.

  • پیرنگ فقط یک طرح کلیه، جزییات رو بیخیال!

شما قرار نیست تمام جزییات رو داخل پیرنگ بنویسید، بلکه فقط ایده‌ی کلی داستان باید نوشته بشه. مثلا من برای آخرین رمانی که نوشتم یک پیرنگ از وقایع کلی که می‌خواستم درموردشون صحبت کنم در داخل مموی گوشیم ذخیره کردم. داخل این فایل هدف کلی و شخصیت اصلی داستانم رو مشخص می کردم و کمی درمورد فضا و مود کلی داستان توضیحی دادم. مقداری از ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی شخصیت اصلی داستان یادداشت کردم و فراز و فرود اصلی داستان رو داخلش آوردم. در انتها نیز به پایان بندی داستان که در فکرم بود اشاره کردم. بسیاری از اتفاق‌هایی که داخل قصه باهاش روبه‌رو می‌شید اصلا داخل پیرنگ بهش اشاره نشده بودند. تجربه‌ی شخصیم بهم نشون داده که قسمت‌های زیادی از داستان در طول نوشتن تولید می شه.

  • نوشتن پیرنگ اجباریه، اما حجمش دست خودته!

مسلما پیرنگ یک داستان کوتاه که در ژانر درام نوشته می‌شه قرار نیست خیلی طولانی و در چند صفحه نوشته بشه، اما حتما برای یک رمان بلند شما باید یک پیرنگ جامع بنویسید که اتفاق‌های مهم و شخصیت‌های اصلی داستان رو توضیح بده. مهم ترین نکته‌ای که باید بدونید اینه که به هیچ عنوان نباید نوشتن پیرنگ رو پشت گوش بندازید. هیچ بهانه‌ای قبول نیست. اگر هم حرفم رو باور نمی‌کنی یکبار دیگه مقدمه مقاله رو بخون.

حالا این همه گفتی پیرنگ، خب یه دونه مثال برامون بزن!

پیرنگ باید جامع باشه، ولی نه خیلی جامع!‌!!
پیرنگ باید جامع باشه، ولی نه خیلی جامع!‌!!

این‌جا براتون یک پیرنگ از داستان کوتاه نوشتم که به عنوان نمونه داشته باشید. فقط یک نکته رو حتما بدونید که پیرنگ داستانتون رو هیچ کسی نباید بخونه و یا نظر بده، چون اون طرح کلی اثر شماست و هنوز به محصول نهایی نرسیده. پس یک صندوقچه آماده داشته باشید تا پیرنگ‌هاتون رو توش قایم کنید.


در روستای دور افتاده‌ای واقع در شمال ایران پسری چوپان، تنها زندگی می‌کند که در پاییز ۲۷ سالگی‌اش با دختر کدخدای روستا آشنا می‌شود. دختر کدخدا که از تحصیل کردگان شهری است برای انجام کارهای زمین کشاورزی و چوپانی به کمک پدر مسن خودش آماده اما به دلیل عدم تجربه در انجام کارهای روزانه به مشکل برخورده است. دختر قصه‌ی ما بسیار کم حرف و سر به زیر است که به سختی با آدم‌های غریبه خو می گیرد، اما به رقم زندگی شهری و تحصیل کردن در دانشگاه ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف را عیب نمی‌داند. در طول سه ماه پاییز که هوا همیشه گرفته و بارانی است این پسر و دختر با یکدیگر برخوردهایی خواهند داشت تا که پسر قصه بتواند چوپانی کردن را به او یاد بدهد. در اواخر آذر ماه پدر دختر فوت می‌کند و دختر که تک فرزند بود قصد عزیمت از آن روستا را می‌کند. داستان جدایی و شکست عاطفی این پسر تنها که در نوجوانی پدر و مادر خود را در زلزله ی رودبار از دست داده است هدف کلی داستان ماست.


همون طور که تو پیرنگ بالا دیدی من در نوشته‌ها با خودم صحبت می‌کنم و نکاتی که حتما باید داخل قصه به آن‌ها اشاره کنم رو به خودم گوش زد می‌کنم. شما هم می‌تونی متد شخصی خودت رو برای نوشتن پیرنگت استفاده کنی تا بیشترین کارایی رو داشته باشه.

کلام آخر ...

این تجربه‌ی من از نوشتن پیرنگ برای قصه‌هام بود که دوست داشتم با شما به اشتراک بذارم. ولی حالا می‌خوام آخرین نکته رو هم بهش اضافه کنم. همین الان خودکارهاتون رو بردارید و شروع کنید به نوشتن. (البته من همیشه تایپ می کنم و نوشته‌هام دست نویس نیستند.)

بنویسید، بنویسید و بنویسید. هر داستان کوتاه و رمانی که زاده‌ی قلم شما باشه ارزش جدیدی به این دنیا اضافه می‌کنه، و این رو هم بدونید که شما برای سلیقه و علایق مخاطبتون نمی‌نویسید، بلکه شما فقط خلق کننده‌ی یک اثر هستید.

مرسی که این مقاله رو خوندید. خوشحال می‌شم که شما هم تجربتون در نوشتن یک داستان رو با من به اشتراک بذارید و این مقاله رو برای دوستانتون بفرستید.

دانیال.

داستان کوتاهپیرنگطرح داستاننویسندگیرمان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید