
هیچوقت فکر نمیکردم یه دورهی آموزشی بتونه انقدر تو نگرشم به خودم و کارهام تاثیر بذاره.من فقط میخواستم بهتر محتوا تولید کنم، اما چیزی که از باشگاه محتوا یاد گرفتم، خیلی فراتر از تکنیک و آموزش بود.
اول از همه، بگم که حضور یه کمکمربی اختصاصی برای هر نفر، چیزی نبود که انتظارش رو داشتم.
اینکه یکی واقعاً همراهت باشه، تمریناتو بخونه، بازخورد بده، تشویقت کنه و راهو نشونت بده، یه حس متفاوت و خیلی انگیزهبخش داشت.
یهجورایی تنها نبودم تو این مسیر؛ کسی بود که قدمبهقدم کنارم حرکت میکرد.
تا قبل از این تجربه، همیشه فکر میکردم برای انجام یه کار خوب، باید کلی وقت داشته باشم.
اما تو باشگاه، حجم تمرینها بالا و زمان برای انجام هر تمرین خیلی محدود بود.
و همین محدودیت باعث شد بفهمم من، تو زمان کم هم میتونم کلی کار مفید انجام بدم.
تمرکزم بیشتر شد، برنامهریزی کردم، انجام دادم... و از نتیجهاش متعجب شدم!
یکی از بزرگترین درسهایی که گرفتم، همین بود.
چون فاصلهی آموزش تا تمرین خیلی کم بود، دیگه وقت زیاد فکر کردن و ایدهآلگرایی نداشتم.
باید فقط انجام میدادم.
و جالبه که اینجوری، نهتنها کیفیت کارم پایین نیومد، بلکه حس بهتری هم داشتم.آرومآروم فهمیدم که "تولید کردن" از "کمالگرایی" مهمتره.
قبلاً همیشه یه ترسی ته دلم بود برای منتشر کردن محتوا.
نکنه بد باشه؟ نکنه کسی خوشش نیاد؟
ولی حالا که چندین هفته تمرینهامو نوشتم، اصلاح کردم و فرستادم، اون ترس کمرنگ شده.
الان بیشتر از هر چیزی، دلم میخواد محتوا تولید کنم، یاد بگیرم و رشد کنم.
و شاید قشنگترین بخش این تجربه برای من، لحظهای بود که هر هفته تمرینم رو با تمام خستگیم میفرستادم.
یه نفس عمیق... یه لبخند... و حس سبک شدن.
انگار یه بار سنگین از رو دوشم برداشته میشد و جاش یه حس لذت و پیشرفت میاومد.
به توام پیشنهاد میکنم اگر به چیزی علاقه داری حتما شروع کنی و منتظر یه شرایط عجیبوغریب و خاص نباشی.ممکنه چیزی که منتظرشی، همین قدم اول باشه...
#باشگاه_محتوا