زینب نظری·۱۴ روز پیشجزییات، کسب و کار من استبقیهی آدمهای دنیا مگر چه طور پول در میآورند؟ این سوالی است که همیشه آخر هر فصل از خودم میپرسم.آخر پ…
زینب نظری·۲۰ روز پیشقصهی پنجره آشپزخانه، آرایشگاه زنانه و یک ماجرای دیگریکبار نوشتم که هر پنجره داستان خودش دارد و گاهی داستان پنجرهها از داستان آدمها بیشتر است. پنجرههای خانهی ما هم از این قاعده مستثنی نیست…
زینب نظری·۲۵ روز پیشقصهی پنجرهی باز اتاق منصدای آهنگ پسر مبل ساز اول کوچه همیشه به راه است، بیشتر به سبک پاپ علاقه مند است."غم تقدیر هم قطار درد ما شدهدریا شبیه بغض ما شده..."آرون اف…
زینب نظری·۱ ماه پیشدمی با حافظ و اپلیکیشن موبایلی فالگیر!بعضی شب ها قبل از خواب به من الهام میشود که امشب باید فال حافظ بگیری وگرنه سه نوبت دیگر، حالا سه روز یا سه ماه یا سه سال دیگر بدبخت میشوی…
زینب نظری·۱ ماه پیشحتی اسمشان هم یادم نیست!دیروز که سرم گرم فکرهای درهم و برهم بود و یک دفعه رسیدم به تفالههای تهِ لیوان چایی، ذهنم رفت سمت آقای ایکس از آشناهای قدیم دانشگاه و هر چ…
زینب نظری·۱ ماه پیشکمالگرایی کار دستم دادیک تصویر ساده را از صبح چند بار ادیت میکنم، باز هم بین فرستادن یا نفرستادن برای کارفرما مردد هستم، رنگها هیچ وقت مناسب نیستند و همیشه بای…
زینب نظری·۱ ماه پیشولی من آدم محتوا بودم نه فرم!امروز که با تازه ترین سردبیر فصلنامه زیر دستم داشتم راجع به ابتدایی ترین اصول صفحه آرایی سر و کله میزدم یهو پرت شدم به چندین سال قبل؛ سال…
زینب نظری·۱ ماه پیشساکن سیارهی ماشین بابااین چندمین بار بود که همینطور آرام و بی صدا کنار دست بابا مینشستم داخل ماشین؟ حسابش از دست خودم هم در رفته بود. اصلا از کی شروع شد؟ از پای…
